نتایج تحقیق تیمی از محققان استرالیایی نشان داد شکل مغز میتواند بر تفکرات ما اثر بگذارد. اکثر مردم اندازه مغز را مؤثر بر رفتارهای خود میدانند، اما ظاهراً شکل آن هم میتوانند مؤلفه بسیار مهمی باشد. پژوهشگران دانشگاه موناش استرالیا در تحقیقی از اسکن MRI برای بررسی مغز 255 داوطلب در حین انجام کارهای مختلف استفاده کردند. بعضی از آنها با انگشت خود روی میز ضربه میزدند و برخی یک دنباله از تصاویر را به خاطر میآوردند. محققان سپس 10 هزار نقشه فعالیت مغزی را از بیش از هزار آزمایش در سراسر جهان بررسی کردند.
در نهایت با استفاده از این دادهها یک مدل کامپیوتری ساخته شد که اثر اندازه و شکل مغز بر امواج مغزی را شبیهسازی میکرد. امواج مغزی همان امواج الکتریکی مربوط به فعالیتها در مغز است. آنها این مدل را با یک مدل قدیمیتر پیرامون اثر ارتباطات نورونها بر عملکرد مغز مقایسه کردند. نکته جالب اینجا بود که این مدل جدید بهتر از مدل قبلی فعالیتهای مغزی را نشان میداد. جیمز پنگ، محقق ارشد این مطالعه، میگوید همانطور که سنگریزه میتواند در یک برکه ایجاد موج کند، اندازه و شکل مغز هم ماهیت الگوهای عملکردی مغز را مشخص میکند.
این پژوهش بدون کوچکشمردن اهمیت ارتباطات نورونها، بر نقش حیاتی شکل هندسی مغز تأکید میکند. محققان تاکید دارند مزیت این اکتشاف در این است که تشخیص شکل، سادهتر از تشخیص ارتباطات عصبهاست. پنگ نیز بهطور خاص بر اثر شکل مغز بر بیماریهای عصبی و روانشناختی توجه دارد. او میگوید سرعت حرکت امواج در بین نواحی مختلف مغز بر قدرت پردازش اطلاعات ما اثر میگذارد. در نتیجه، شکل مغز میتواند در بیماریهایی مثل شیزوفرنی یا افسردگی مؤثر باشد. البته پنگ اذعان دارد تحقیق آنها درباره مسئله خاصی قاطعانه اظهارنظر نمیکند، اما او باور دارد که شکل مغز اهمیت بیشتری نسبت به ارتباطات نورونها دارد.
مغز، شامل مخ، ساقه مغز و مخچه، اکثر فعالیتهای بدن، همچون پردازش، یکپارچهسازی و هماهنگکردن اطلاعات دریافتی از اعضای حسی را کنترل کرده و با ارسال دستورالعملهایی به سایر نقاط بدن، تصمیمسازی میکند. مغز انسان بالغ در حدود ۲ درصد از وزن کل بدن است. حجم مغز در مردان حدود ۱۲۶ و در زنان ۱۱۳ سانتیمتر مکعب است. وزن مغز بین افراد مختلف دارای نوسان است، به طوری که رنج مرجع استاندارد برای مردان 1180 تا 1620 گرم و برای زنان 1030 تا 1400 گرم است.
مغز انسان از ۸۶ میلیارد سلول عصبی تشکیل شده است. این سیستم به وسیله ارتباط میان بخشهای مختلف بدن مانند دستگاه گردش خون، دستگاه گوارش، سیستم ایمنی و... باعث ایجاد هماهنگی در فعالیتهای بدن میشود. مدارهای حرکتی دستورات را به ماهیچهها برده و رفلکسهای ساده ارادی را موجب میشوند. مدارات حسی پیامها را از گیرندههای حسی دریافت و به سمت مغز هدایت میکند تا پاسخ مناسبی به این پدیدهها داده شود. همچنین فعالیتهای شناختی مانند حافظه، تصمیمگیری و ادراک توسط کورتکس پردازش و فعالیتهای پیچیده مانند زبان و برنامهریزی را کنترل میکند.