یک خودکشی، صد پریشان

امیرحسین جلالی، روانپزشک در گفت‌وگو با «شهروندآنلاین» از افزایش سالیانه 6 تا 8درصدی خودکشی در ایران می‌گوید

هر مرگ بر اثر خودکشی دستکم 100 نفر را متاثر می‌کند؛ از دوست و آشنا و همکاران و خانواده‌اش گرفته تا همه افرادی که به نوعی با فرد ارتباط دارند. جان هر انسانی ارزشمند است، صرف‌نظر از این واقعیت که از دست دادن هر شهروندی با خودکشی باید برای مسئولان مهم باشد، باید توجه داشت که پیامدهای این پدیده اجتماعی بسیار گسترده و وخیم خواهد بود.

راضیه زرگری- بنا بر آمار سازمان پزشکی‌قانونی ایران، آمار قربانیان خودکشی طی هشت ماه اول سال۱۳۹۹ نسبت به مدت مشابه در سال قبل، بیش از ۴درصد افزایش یافته است. بر پایه این آمار، روزانه دستکم ۱۵ نفر در ایران بر اثر اقدام به خودکشی، جان خود را از دست داده‌اند.

کارشناسان، بحران‌های اجتماعی و اقتصادی، افزایش فقر و میزان تورم را عاملی مستقیم در افزایش آمار خودکشی‌ها ارزیابی می‌کنند. در یک سال اخیر آمار دقیقی از میزان خودکشی منجر به مرگ یا به طور کلی اقدام به خودکشی در ایران نداشته‌ایم.

افزایش سالیانه 6 تا 8درصدی خودکشی

از سال 88 تا 98 آمار رسمی درباره خودکشی در ایران اعلام شده که در سند ملی پیشگیری از خودکشی که در بهمن 99 منتشر شد، آمده است. بر اساس این روند 10 ساله شاهد یک شیب افزایش‌یابنده خودکشی در کشور هستیم که بسیار جدی و نگران‌کننده است. منظور از خودکشی، مرگ بر اثر اقدام به تن‌کشی است.

سالانه ۱۰۰هزار نفر در کشور اقدام به خودکشی می‌کنند. این آخرین آماری است که رستم تقی‌وندی، معاون وزیر کشور از میزان خودکشی‌ها در ایران داده است. امیرحسین جلالی، روانپزشک درباره این روند افزایشی به «شهروند» می‌گوید: «به طور متوسط در هر سال 6 تا 8درصد میزان مرگ بر اثر خودکشی افزایش پیدا کرده است.»

در حال حاضر در یازدهمین ماه از سال 1400 هستیم و هنوز وزارت بهداشت و درمان آماری درباره میزان خودکشی‌های سال‌جاری اعلام نکرده است. اما جلالی می‌گوید: «آمار فوتی‌های اعلام‌شده از سوی سازمان پزشکی‌قانونی به عنوان مرجع رسمی دیگر نشان می‌دهد که در ایران در سال اول کووید میزان مرگ نسبت به سال‌های قبل افزایش پیدا کرده است که یک بخشی از این افزایش با استناد به روند جهانی همه‌گیری و قربانیان کرونا قابل انتظار بود. البته باید در نظر داشته باشیم که هنوز از اپیدمی کووید-19 بیرون نیامده‌ایم و حتی پایان کرونا هم به معنی تمام‌شدن اثرات آن بر انسان‌ها از منظر روان‌شناختی نیست.»

سوءمصرف مواد و الکل، واکنشی است به وضعیت بحرانی در هر جامعه‌ای

جلالی معتقد است: «ما اتفاقا بعد از پایان یافتن بحران همه‌گیری تا چند سال باید بیشتر شاهد روبه‌رو‌شدن با عوارض روانی اجتماعی آن باشیم. مشکلاتی مانند افزایش مصرف موادمخدر، الکل و خودکشی از جمله موضوعاتی است که شاهد آن به عنوان معضلی جدی هستیم.» 

رئیس سازمان امور اجتماعی همچنین درباره افزایش مصرف الکل در کشور هم هشدار داده و عنوان کرده است مصرف الکل در ایران 9 تا 10درصد افزایش داشته است.

 

جلالی معتقد است در دوره کووید به دلیل فقدان آمار روزآمد و رسمی و نبود ثبت ملی در بسیاری از موارد باید به پژوهش‌های مقطعی و آمارهای دوره‌ای که مسئولان هرازگاهی اعلام می‌کنند، اکتفا کنیم. این در حالی است که مثلا در آمریکا نیز در این دوران شاهد افزایش مرگ بر اثر سوءمصرف موادمخدر بوده‌اند و بحرانی در سطح ملی در آمریکا بروز کرد و هشدارهای زیادی در ایالت‌های مختلف برای این مسأله داده شد.

از نظر شخصیتی و رفتاری، هر صحبت یا تهدیدی مبنی بر خودکشی، زنگ خطر محسوب می‌شود. یعنی آن فرد به صورت بالقوه به پایان دادن به زندگی فکر می‌کند و اطرافیان باید این هشدار را جدی بگیرند. جلالی توضیح می‌دهد: «بهتر است بگوییم هر تهدیدی به خودکشی را باید جدی گرفت. اگر حتی هستند کسانی که درباره خودکشی حرف می‌زنند، این گفت‌وگو هم باید زنگ‌خطر محسوب شود. حرف از خودکشی حتی در موقعیت‌های غیرجدی هم هشداردهنده است. خانواده‌ها باید هشیار باشند و حتی شده در حد مراجعه به کارشناس سلامت روان در سرای محله یا یک پزشک عمومی در اطراف خود هم این اختلال‌ها را پیگیری کنند.»

به عقدیه جلالی مسأله سوء مواد الکل و مواد، واکنشی است به وضعیت بحرانی در هر جامعه‌ای که در جامعه ایرانی آن را نمی‌توان صرفا به شرایط بحران سلامت کووید تقلیل داد. «گروهی از مردم بر اثر فشارهای اقتصادی ممکن است به اعتیاد یا اینکه به مصرف الکل به شکل آسیب‌زننده‌ای روی بیاورند یا ممکن است درصد زیادی از اختلال‌های اضطراب و افسردگی در جامعه به وجود بیاید.»

ما در چند سال گذشته بحران‌های پی‌درپی اقتصادی و اجتماعی را تجربه کرده‌ایم و شرایط اقتصادی هم به واسطه شرایط سیاسی و تحریم‌ها وخیم‌تر شده، از سوی دیگر روند افزایشی گسترش ویروس با سویه‌های مختلف هم مزید بر علت شد تا فشار روانی مضاعفی بر بدنه جامعه وارد شود. جلالی با این توضیحات تاکید می‌کند: «همه اینها در کنار هم می‌تواند عاملی برای افزایش احتمال اختلال‌های روانی جدی و تفکر به خودکشی در جامعه محسوب شود.»

بحران‌های اقتصادی، خودکشی را زیاد می‌کند

خودکشی پدیده‌ای است که در شرایط رکود اقتصادی در جوامع رو به افزایش می‌رود. این روانپزشک می‌گوید: «این معضل صرفا در جامعه ما نیست. تجربه جهانی نشان داده است در بحران‌های اقتصادی این پدیده بیشتر در اقشار مختلف جامعه اتفاق می‌افتد.»

خودکشی مسأله بسیار مهمی در آسیب‌های اجتماعی است. هر خودکشی برابر است با گرفته‌شدن جان یک انسان. این نکته را باید در نظر داشته باشیم که به نسبت به هر خودکشی، چندین اقدام برای این کار هم در جامعه اتفاق می‌افتد. جلالی تاکید می‌کند: «بر اساس آماری که رئیس سازمان امور اجتماعی کشور عنوان کرده، ما دستکم 20 برابر بیش از تعداد مرگ‌هایی که هر سال بر اثر خودکشی رخ می‌دهد، اقدام به این کار را در میان اقشار جامعه داریم. اقدام به خودکشی در حد 100هزار مورد در سال رقم بسیار بزرگی است که هم می‌تواند نشان‌دهنده وضعیت ناهنجار و ویژه فرد و خانواده‌اش باشد و هم پیامدهای بعدی بسیاری را شامل می‌شود.»

به گفته جلالی هر مرگ بر اثر خودکشی دستکم 100 نفر را متاثر می‌کند؛ از دوست و آشنا و همکاران و خانواده‌اش گرفته تا همه افرادی که به نوعی با فرد ارتباط دارند. جان هر انسانی ارزشمند است، صرف‌نظر از این واقعیت که از دست دادن هر شهروندی با خودکشی باید برای مسئولان مهم باشد، باید توجه داشت که پیامدهای این پدیده اجتماعی بسیار گسترده و وخیم خواهد بود.»

حواس‌مان به رفتارهای بیمارگونه باشد

این روانپزشک درباره اینکه آیا در کشور ما هنوز پذیرش اختلال‌های روانی و افسردگی تابو محسوب می‌شود و مردم به پیشگیری از بحرانی‌شدن این اختلال‌ها بی‌اهمیت هستند، توضیح می‌دهد: «ما قطعا نسبت به گذشته در پذیرش بیماری‌های روانی و اختلال‌هایی مانند افسردگی، در وضعیت بهتری هستیم. اما باید در نظر بگیریم که همچنان دستکم بیش از 50درصد جامعه از بروز اختلال روانی در خودشان آگاه نیستند. افراد ممکن است اضطراب و افسردگی، مشکلات رفتاری و در خواب مشکل داشته باشند یا به شکل نامناسبی برخی از آرام‌بخش‌ها را استفاده کنند، باید بدانیم و آگاه باشیم که این رفتارها بیمارگونه است و باید برای پیگیری آن مراجعه کنند.»

جلالی تاکید می‌کند: «شکاف در دریافت خدمات سلامت و بهنگام این نوع پیگیری‌ها همچنان به عنوان یک مسأله مهم در حوزه سلامت روان کشور ما محسوب می‌شود.»

از نظر شخصیتی و رفتاری، هر صحبت یا تهدیدی مبنی بر خودکشی، زنگ‌خطر محسوب می‌شود، یعنی آن فرد به صورت بالقوه به پایان‌دادن به زندگی فکر می‌کند و اطرافیان باید این هشدار را جدی بگیرند. جلالی توضیح می‌دهد: «بهتر است بگوییم هر تهدیدی به خودکشی را باید جدی گرفت. اگر حتی هستند کسانی که درباره خودکشی حرف می‌زنند، این گفت‌وگو هم باید زنگ خطر محسوب شود. حرف از خودکشی حتی در موقعیت‌های غیرجدی هم هشداردهنده است. خانواده‌ها باید هشیار باشند و حتی شده در حد مراجعه به کارشناس سلامت روان در سرای محله یا یک پزشک عمومی در اطراف خود هم این اختلال‌ها را پیگیری کنند.»

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.