اعجاز قرآن عنوان مبحثی در علوم قرآنی است که به معجزه بودن قرآن کریم میپردازد و در عین حال، با بحثهایی در حوزه کلام اسلامی و ادبیات عرب نیز مرتبط است. معجزه بودن قرآن به معنای آن است که این کتاب از جهات مختلف یعنی لفظ، معنا، ساختار و... دارای ویژگیهای فوق انسانی است و بشر از آوردن مانند آن ناتوان است. پس قرآن ساخته دست بشر نیست، بلکه کلام خداست. برای اثبات اعجاز قرآن، در آیات متعددی «تحدی» شده است. تحدی بدین معناست که خداوند در قرآن از منکران خواسته است که اگر قرآن را کلام خدا نمیدانند، مانند آن بیاورند و از آنجا که هیچ کس نتوانسته است مانند آن بیاورد، حقانیت کلام الهی به اثبات میرسد. جهات مختلفی برای اعجاز قرآن بیان شده است. یکی از این جهات نظریه «صرفه» است (یعنی خداوند، معارضان قرآن را که میخواستند در برابر تحدی قرآن، مثل آن یا سورهای را بیاورند، ناتوان کرده است) که مورد انتقاد جدی قرار دارد. اما سویههای ادبی و معنوی قرآن همچنان به عنوان مهمترین جهات اعجاز قرآن مطرح هستند. بخشی از اعجاز قرآن به زیباییهای ادبی و هنری کلام الهی اختصاص دارد که همواره دانشمندان بلاغت قرآنی در آن اختلاف نظر دارند. بعضی چون ظاهرگرایان افراطی که تنها به ظاهر الفاظ قرآن بسنده میکنند، وجود هر نوع تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه و... را در آیات انکار میکنند و بعضی چون تأویل گرایان افراطی با نفی ظاهر الفاظ، برای آیات محکم با معنای صریح و روشن نیز، به دنبال تأویل باطنی هستند. از میان شاعران زبان فارسی ناصرخسرو و مولانا جلالالدین به دلیل رویکرد تأویل گرایانه نسبت به آیات قرآن، بیش از دیگر شاعران وجود زبان مجازی و استعاری را
بر مبنای اعجاز بلاغی باور دارند. در حوزه بلاغت قرآن اختلاف نظر اساسی این است که آیا پذیرفتن زبان مجازی و استعاری قرآن به ساحت مقدس کلام الهی خدشه وارد میکند؟ و چرا برخی وجود زبان مجازی در قرآن را نفی کردهاند؟ آیه 40 سوره اعراف، برجستهترین آیهای است که نوعی مبالغه را نشان میدهد و مطالعه تفاوت نظر مفسرین در ارائه شرح این آیه و راه یافتن بعضی مثلهای زبان عرب در قرآن برای بیان مفاهیم متعالی، تحلیلی فرامتنی را لازم دارد.