شماره ۱۱۰۸ | ۱۳۹۶ دوشنبه ۴ ارديبهشت
صفحه را ببند
فلکه اول

| سیدجواد قضایی| مامانم در نزده داخل شد. داشتم روی نظریه نسبیت کار می‌کردم. بعد از کلی تحقیق توی یکی ازصفحات ویکی پدیا دیدم که نوشته انرژی و ماده با هم رابطه دارند. چند تا مقاله را هم به‌عنوان مرجع آورده بود که با پیگیری یکی از آنها به صفحه دانلود آهنگ‌های آن‌ور آب وصل شد، بدون فیلترشکن. کشف بزرگی بود، زنگ زدم به دوستم‌ هایزنبرگ و گفتم: یه دونه لینک برات می‌فرستم، بغ بغوو.
سرم توی گوشی و تلگرام بود و متوجه نشده بودم دراین مدت مادرم بالای سرم بود. گفت: خوشم باشه، این بود نتیجه تمام زحماتم آلبرت؟ صبح تا شب به دندون گرفتمت تا بزرگ بشی. شده 24ساعت اینستاگرام نرفتم، حتی عکس آپلود نکردم چون تو ذات‌الریه داشتی. آلبرت یادت نمیاد ولی وقتی رفتی کما، کانال خانوم‌های قری رو نمی‌خوندم به خاطر همین بابات منو تنها گذاشت و رفت با یکی که از اعضای فعال اون کانال بود. آلبرت تو طرفدار تتلو شدی؟ باورم نمیشه اصغر دو حنجره و مجید اخشابی رو بلاک کردی.
گفتم: آخه مامان این چیزا علایق شخصی آدمه، ممکنه سلایق ما یه جور نباشه. با گوشه روسری اشکش را پاک کرد و رو به پنجره اتاق گفت: ‌سال اول دبستان، مدرسه آیندگان برلین ثبت‌نامت کردم، بعد از دو روز معلمت نامه نوشت و گفت: پسر شما توانایی تحصیل ندارد و بیرونت کردن ولی من به تو گفتم چون تو باهوشی پس درس نخون.
گفتم: مامان ولی توی کانال سخنان گهربار نوشته؛ مامانش خودش بهش درس داد. جواب داد حالا هرچی، بچه پررو.
فضا خیلی داستانی شد و مامانم تصمیم گرفت فضا را عوض کند آن را به شیوه سریال‌های تلویزیونی جلو ببرد. صورتش را رو به دیوار گرفت و خیلی مستقیم نصیحتم کرد و گفت: آلبرت جان، خانواده خیلی مهمه و هرچی میگن باید قبول کنی. گفتم: آخه چرا و دستم را روی پیشانی کوبیدم. مامانم گفت: شب میگم پدرت باهات حرف بزنه. بعد بیرون رفت و در را بست. پیامک دادم به ‌هایزنبرگ و گفتم: حالا من باید چه کار کنم. آیا همچنان به ارزش‌های خانواده پشت کنم و مسیر اشتباهم را ادامه بدهم یا نه سرانجام پشیمان بشوم؟‌ هایزنبرگ جواب داد: انیشتین تو هیچی نمیشی فوق فوقش بشی طنزنویس یه روزنامه.

 


تعداد بازدید :  437