لیلا مهداد| تمام پیشبینیها بر این است که انتخابات ریاستجمهوری یکمرحلهای خواهد بود و روحانی بهعنوان رئیسجمهوری دوره دوم رأی اکثریت مردم را اخذ میکند. اما با این حال، برخی از اصولگرایان تاکید میکنند که ممکن است این انتخابات به مرحله دوم کشیده شود. آنها استراتژی خود را بر این امر استوار کردهاند که به هر ترتیب انتخابات دو مرحلهای شود و روحانی با یکی از کاندیداهای اصولگرا به دوره دوم برود. آنها تاکید میکنند که هر کس با روحانی به مرحله دوم برود، رئیسجمهوری دوره بعد است. اگرچه پایه این استدلال ضعیف است، اما از آنجایی که این صفحه تحلیلی است و رویکرد خود را بر پرسش و پاسخ موافقان و مخالفان یک موضوع قرار داده، تلاش میکنیم این پرسش را از سیاسیون و تحلیلگران داشته باشیم که آیا انتخابات دو مرحلهای خواهد بود؟ دوازدهمین انتخابات ریاستجمهوری دومرحلهای میشود یا خیر؟ واقعیت امر این است که سوالی از این جنس بعد از انتخابات نهمین دوره ریاستجمهوری در اذهان شکل گرفت، درحالیکه رسم ماندگار انتخابات ریاستجمهوری بر این رویه تاکید داشت که هر نامزدی که پاستورنشین میشد، عمر هشتساله دولت خود را به نظاره مینشست و رسم بر این بود که هر کاندیدایی که افکار عمومی را با خود همسو میکرد و چهارسال ریاست دولت را بهعهده میگرفت، بیتردید برای استارتزدن دور دوم ریاست خود بر دولت، کاندیدا میشد و در همان مرحله اول به نتیجه دلخواه در زمینه آرا دست مییافت و چهارساله دوم خود را برای رسیدن به برنامههای پیشرویش شروع میکرد، البته مرور اخبار مربوط به دورههای مختلف ریاستجمهوری ما را به نمونههایی میرساند که در چهارساله دوم خود با استقبال بیشتر مردم روبهرو میشدند.
حدس و گمانهای درگوشی
از زمانی که جناحهای سیاسی پشت خط ماراتن دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ایستادند، استارت برنامهریزیها و هدفگذاریها شروع شد و هر جناح با اشراف به تجربیات و شرایط خود سعی داشت بهترین آن را روی کاغذ پیاده کند و همهجوانب را در نظر بگیرد؛ برنامههایی که بیشک نباید کسی از آنها باخبر میشد، اما هرازگاهی گفته یا شنیدهای حدسوگمانهایی را میپروراند یا چشمهای کنجکاوی به تماشای عملکردها مینشست تا از میان واکاویهای خود در مسیر حدسوگمانها به پاسخی قطعی برسد. سال پیش بود که جناحها شروع به سناریونویسی برای انتخابات کردند؛ سناریویی که باید کاندیداها را مشخص میکرد و از مسیر رسیدن به پاستور میگفت. در این برهه بود که درگوشیها گویای این بود که اصولگرایان در زمینه کاندیداهای خود و تعدادشان به اجماع نرسیدهاند و فعالان سیاسی این جناح تمام همت خود را به کار بستهاند تا انتخابات به دور دوم کشیده شود! البته فعالان و تحلیلگران سیاسی این نوع برنامهریزی و اقدامات را حق طبیعی این جناح دانستند و عنوان کردند حق هر جناح سیاسی است که برای پایینکشیدن رقیب از قدرت به فکر برد باشد و بر همین مبنا اصولگرایان میتوانند مرحلهای برنامهریزی کنند، به این معنا که نتیجه انتخابات را به مرحله دوم بکشانند. شاید این تاکتیک از جایی به ذهن اصولگرایان خطور کرد که نیاز به یک نامزد انتخاباتی برتر به معنای واقعی را احساس کرد و چنین گزینهای را نیافت و استراتژی خود را برمبنای انتخابات دومرحلهای گذاشت، چون این باور در این جناح سیاسی وجود دارد که روحانی در مرحله دوم رقابت با گزینه مدنظر اصولگرایان از موفقیت کمتری برخوردار است؛ تفکری که نمیتوان برای آن مستندات و دلایل محکم آورد، البته اصولگرایان توصیههایی را نیز از جانب برخی افراد و صاحبنظران عرصه سیاست داشتند؛ چند کاندیدای صرف بدون در نظر گرفتن ویژگیهای لازم به دومرحلهایشدن انتخابات کمک نمیکند، البته برخی نیز به تفاوت نتیجه برنامهها روی کاغذ و عرصه عمل تاکید داشتند و برای آن داستان انتخابات 92 را بازگو میکردند و توصیهشان به اصولگرایان این بود که با یک یا دو کاندیدای بیشتر وارد کارزار انتخابات نشوند. اما برخی اصولگرایان در مقابل این توصیهها سکوت نکردند و از داشتن دودیدگاه برای واردشدن به کارزار انتخابات گفتند؛ دیدگاهی که از تکثیر گزینه اصولگرایان در انتخابات میگفت و دیدگاهی که «جمنا» را شکل داد؛ دو دیدگاهی که یک وجه مشترک دارند، دومرحلهایکردن انتخابات!
داشتهها و نداشتهها از چه میگویند
داشتهها از آرامش نسبیای حکایت میکنند که در دولتهای نهم و دهم دستنیافتنی به نظر میرسیدند؛ آرامشی که با تغییر مسیر دولتهای نهم و دهم بهدست آمد و توانست در مذاکرات هستهای، قوی ظاهر شود و دستاورد بزرگی را به نام دولت تدبیروامید ثبت کند. داشتهها با تمام نیرو اذعان دارند که تورم از سرعت سرسامآور خود کاسته است و دیگر توان زورآزمایی ندارد، داشتهها میگویند دیگر نمیتوان از دیوار سفارتی بالا رفت و روایتگر استقبال بینالمللی برای بهبود روابط هستند، داشتهها از ثبات بازار ارز و سکه روایت میکنند، داشتهها کشورهایی با اقتصادی از جنس دولتهای نهم و دهم را به تصویر و تفاوتها را با دولت یازدهم به رخ میکشند. اگرچه هنوز اشتغال دغدغه اصلی است و برخی آن را به نداشتهها نسبت میدهند؛ نداشتهای که حاصل دیروز و امروز نیست و رفع آن تنها نمیتواند به دست یک نهاد باشد. همه این داشتهها و نداشتهها در کنار رویکرد اصلاحطلبان گواه این مسأله است که انتخابات دور دوازدهم رسم دیرین را بهجا خواهد آورد. اگرچه برخی نظریات بر این مسأله تاکید دارند که دو یا چندقطبیشدن انتخابات، تبلیغات و مناظرهها سبب دومرحلهایشدن انتخابات میشوند، همچنین باید اذعان کرد که ظرفیت کاندیداها نیز برای جلب آرا نقش اساسیای دارند و بیشک برهمین مبنا نتیجه تبلیغات خود سبب ریزش رقبا خواهد شد.
پیشینه
نخستین انتخابات دومرحلهای
نهمین انتخابات ریاستجمهوری در 27خرداد سال 1384 در تاریخ ثبت شد. انتخاباتی که نام کاندیداهای زیادی را به خود میدید. نامزدهایی که در کنار تعدد رقبا حمایت طیفهای مختلف سیاسی را نیز داشتند، بهگونهای که هریک از 7کاندیدای ریاستجمهوری مورد حمایت تشکلها، گروهها، احزاب و شخصیتهای سیاسی بودند. مجمع دانشوران ایران اسلامی، موسسه پژوهش اندیشه، شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی و جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی حامیان قالیباف بودند و جبهه پیروان خط امام و رهبری، حزب موتلفه و ... و اشخاصی همچون باهنر، حبیبی، بادامچیان و ... حمایتشان را از لاریجانی اعلام کرده بودند و هاشمیرفسنجانی از حمایت حزب کارگزاران سازندگی، حزب مشارکت، حزب اسلامی کار، خانه کارگر، حزب عدالت و توسعه، بخشی از مجمع روحانیون مبارز، جامعه روحانیت مبارز و بخشی از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بهره میبرد، البته احزاب و تشکلهای دیگر نیز در حمایت از کاندیداهای دیگر ریاستجمهوری اعلام آمادگی کرده بودند؛ نامزدهایی که برنامه، دیدگاه و شعارهای انتخاباتی را برای خود برگزیده بودند. بهعنوان نمونه «همه با هم، کار برای سربلندی ایران اسلامی/ دولت پاسخگو» شعار انتخاباتی هاشمیرفسنجانی بود و علی لاریجانی با شعار «هوای تازه، کارآمدی نظام» وارد عرصه انتخابات شده بود. اگرچه در این رقابت یکی از کاندیداها به انصراف اندیشید و آن را عملی کرد، البته بقیه رقبا نیز حدنصاب آرا را نتوانستند کسب کنند و درواقع دور اول انتخابات به نتیجه دلخواه دست نیافت تا برای نخستین بار در تاریخ انتخابات ریاستجمهوری دومرحلهایشدن اتفاق بیفتد. دور دومی که دو کاندیدا را به خود میدید که هر یک درصدی از آرای مرحله اول را به خود نسبت داده بودند (هاشمی رفسنجانی با 21.13درصد آرا و کاندیدای رقیبش با 19.43درصد آرا). مرحله دوم 3 تیر 1384 برگزار شد تا آرا سرنوشت پیروز میدان را رقم بزنند؛ سرنوشتی که قبل از اعلام نتایج، بازار نظرسنجیها و پیشبینیها را داغ کرد و درنهایت نتیجه اعلامشده کاملا برخلاف نظرسنجیها و پیشبینیها شد.
نظر موافق
انتخابات دومرحلهای است
ناصر ایمانی – تحلیلگر مسائل سیاسی| انتخابات دوره دوازدهم، دومرحلهایشدن را خواهد داشت یا خیر؟ سوالی که ناصر ایمانی، تحلیلگر مسائل سیاسی اینگونه پاسخ میدهد که احتمال این مسأله کم نیست و او دلیل این پاسخ را چنین عنوان میکند که در میان نامزدهای ریاستجمهوری چهرهای که بتواند این احتمال را بالا ببرد که در همان مرحله اول نتیجه نهایی را به خود اختصاص بدهد، وجود ندارد. یکی از این کاندیداها رئیس دولت یازدهم است که با تکیه بر برداشت عمومی جامعه از عملکرد ایشان به انحای مختلف نمیتوان با قاطعیت اذعان کرد که میزانی از آرا را به خود اختصاص بدهد که انتخابات در دور اول به پایان برسد، البته باید این نکته را نیز در نظر گرفته که همه این گفتهها گمانزنیهای پیش از انتخابات است، چون برههای یکماهه را تا آن روز پیشرو داریم. درواقع شرایط موجود حکایتگر این موضوع است که نتیجه انتخابات در مرحله اول مشخص نخواهد شد، البته این شرایط محدود به روحانی نیست و در سایر کاندیداها نیز چنین توانایی را نمیتوان یافت. ایمانی بر این عقیده است که چه نامزدهای اصولگرا و چه اصلاحطلب آدمی را دلگرم به مشخصبودن پیروز نهایی در دور اول نمیکنند، البته تجربیات قبل این احتمال را نیز بالا میبرند که در روزهای منتهی به انتخابات افکار عمومی و افراد واجدشرایط برای دادن رأی، حرکتی را شکل دهند که خط بطلانی باشد بر گمانهزنیهای امروز. شاید در همان دور اول انتخابات یکی از کاندیداهای اصولگرا رأی مورد نیاز را کسب کند. ایمانی مناظرهها و تبلیغات انتخاباتی را نقشآفرین مهمی میداند و ادامه میدهد: این احتمال نیز وجود دارد که نامزدی بتواند در صحنه مناظرات و تبلیغات بهخوبی ظاهر شود و افکار عمومی را با خود همسو کند. این تحلیلگر مسائل سیاسی شرایط روحی، احساسی و فکری مردم را دخیل در این مسأله میداند و اذعان میکند: شرایط فکری، روحی و احساسی مردم بر تصمیمگیری آنها تاثیر میگذارد، شرایطی که هیچکدام قابل پیشبینی نیستند. درواقع این امکان وجود دارد که مردم تصمیماتی بگیرند که کاملا نامعلوم باشد، البته این مختص ایران نیست و در انتخابات اخیر ایالات متحده نیز تاثیرگذاری شرایطی از این دست را شاهد بودیم (تصمیمگیری که با پیشبینیها فاصله زیادی داشت). با توجه به شرایط فعلی نیز نمیتوان آرایی را برای روحانی در نظر گرفت که وی و طرفدارانش با خیال آسوده وارد انتخابات شوند با این تصور که در همان مرحله اول نتیجه حاصل خواهد شد. شاید اگر اینچنین بود نیازی به ثبتنام جهانگیری برای دفاع از عملکرد دولت نبود.
نظر کارشناس
باید به گذر زمان سپرد
محمد کاظمی- عضو کمیسیون حقوقی و قضائی| چهرههایی که سودای پاستورنشینی دارند، نامزد ریاستجمهوری شدهاند، درواقع یکی از خوانها را پشتسر گذاشتهاند و در انتظار خوان رد یا تایید صلاحیت هستند تا با گذر از آن به خوان بعدی بیندیشند و تبلیغات و مناظراتشان را با آن هماهنگ کنند، البته در میان این دغدغه و دلشوره گذر از خوانها برای جناحها و افکار عمومی این پرسش مطرح است که انتخابات دور دوازدهم ریاستجمهوری دومرحلهای خواهد شد یا خیر؟ سوالی که شاید برای برخی جناحهای سیاسی نوعی ترفند نیز به نظر بیاید، اما محمد کاظمی، عضو کمیسیون حقوقی و قضائی مجلس مطرحکردن چنین پرسشهایی را کمی زود دانسته و میگوید: ما در برههای هستیم که زمان یکماهه تا انتخابات را پیشرو داریم و برای گفتن از یک یا دومرحلهایشدن انتخابات کمی زود است، علاوهبر مدت زمان باقی مانده عوامل دیگری نیز بر این مسأله تاثیرگذاری دارند و بهصراحت میتوان عنوان کرد که بعد از گذشتن از مرحله تایید صلاحیت، تبلیغات وارد میدان میشوند که تاثیرگذاری بالایی در نتایج میتوانند داشته باشند و حتی در دومرحلهایشدن انتخابات دخالت کنند. نحوه تبلیغات نیز بر این مسأله اثرگذاری دارد. تعداد رقبا نیز در کنار تبلیغات یکی دیگر از عوامل دخیل در یک یا دومرحلهایشدن انتخابات است، چون با وجود کثرت رقبایی که چهرههای شاخصی نیز دارند، سبب میشود انتخاب از حساسیت بالایی برخوردار باشد و انتخابات به مرحله دوم بکشد. کاظمی به شرایط موجود اصولگرایان اشاره و اذعان میکند: واقعیت امر این است که اصولگرایان با تعدد نامزدها روبهرو هستند و این حکایت از این دارد که این جناح نتوانسته به یک اتفاق نظر برسد و بیشک با مشکلاتی روبهرو خواهد شد-تقسیم آرا یکی از مسائل پیشروی این جناح سیاسی است- و این درحالی است که در جناح اصلاحطلبان شاهد اتفاق رأی هستیم و درنهایت این جناح یک کاندیدا خواهد داشت که یک مزیت است. این مزیت در کنار عملکرد دولت یازدهم این احتمال را قوت میدهد که انتخابات یکمرحلهای باشد. البته این انتخابات وجه دیگری نیز دارد اینکه در این دوره چهرههایی چون قالیباف و رئیسی در میان نامزدها به چشم میخورند که به پشتوانه تبلیغات توان این را دارند که میزانی از آرا را به خود اختصاص بدهند. کاظمی البته در ادامه بر این مسأله تأکید دارد که اگر بیاخلاقیها و سمپاشیهای تبلیغات انتخاباتی نباشد، عملکرد دولت روحانی میتواند تبلیغ خوبی برای رئیس دولت یازدهم باشد.
نظر مخالف
پیروزی یک مرحلهای روحانی
علی تاجرنیا- عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ایران اسلامی| یکی از سنتهای دیرین ایران در عرصه انتخابات ریاستجمهوری این بوده که هر رئیسجمهوری برای دو دوره متداول ساکن پاستور میمانده است؛ سنتی که تا به امروز به آن عمل شده است. به نظر میرسد این دوره از انتخابات ریاستجمهوری از این امر مستثنا نباشد و روحانی دوره 4ساله دوم خود را بعد از اعلام نتایج شروع کند. علی تاجرنیا، تحلیلگر مسائل سیاسی نیز بر این عقیده است که کشور اینبار نیز شاهد تکرار این سنت خواهد بود و برای این عقیده نیز دلایلی دارد. تاجرنیا دلایل خود را اینگونه بازگو میکند؛ توجه به شرایط موجود، نویدبخش چنین نتیجهای است، البته رئیس دولت یازدهم از ظرفیتهای لازم برای دفاع از برنامهها و عملکردش برخوردار است و چنین ظرفیتی در مورد برنامههای پیشروی دولت یازدهم نیز دیده میشود و در کنار این موارد، روحانی رئیسجمهوری مستقر است و در راستای سنت دیرین بهجا آوردهشده این دوران از ریاستجمهوری تجربه 4ساله دوم خود را نیز خواهد داشت. با این تفاسیر، این انتخابات دور دوم را به خود نخواهد دید. این تحلیلگر مسائل سیاسی در زمینه میزان آرای انتخابات دوره دوازدهم ریاستجمهوری نیز میگوید: به اعتقاد من روحانی پیروز میدان انتخابات خواهد بود و میزان آرای وی بیشک بیشتر از آرایی خواهد بود که دولت یازدهم را شکل داد، چون حالا این دولت عملکرد چهارساله خود را در کارنامه دارد. با کمی توجه به شرایط حاکم بر کشور پیش از آغاز دولت تدبیروامید بهراحتی میتوان به دستاوردهای دولت یازدهم اذعان کرد. اگرچه تصور ادامه روندی که دولتهای نهم و دهم در پیش داشتند نیز بر عملکرد مثبت دولت روحانی صحه خواهد گذاشت. تاجرنیا عملکرد و دستاورد دولت روحانی در مباحث کلان، خصوصا در سیاست خارجی و مباحث اقتصادی را یک شاهکار میداند و ادامه میدهد: متاسفانه برخی از کسانی که شرایط موجود را تحلیل میکنند، گویی خبر از وضع گذشته نداشتهاند و به این اذعان ندارند که ادامه آن شرایط میتوانست کشور را به چه مرحلهای برساند. نگاه کوتاهی به ونزوئلا که به نوعی الگوبرداری رفتارهای اقتصادی خود را از دولت نهم و دهم ایران داشته است -درواقع نوعی هماهنگی و همراهی بین این مجموعه و رئیس دولتهای نهم و دهم ایران وجود داشته- کاملا نشان از این دارد که اگر ما همچنان در آن مسیر قرار داشتیم، امروز چه وضعیتی را به نظاره نشسته بودیم. با این تفاسیر باید در مورد عملکردهای دولت تدبیروامید منصفتر بود، البته این بهمعنای کتمان ضعفها نیست، بلکه نقاطقوت به اندازهای بارز و مبرهن هستند که باعث پوشیدهشدن ضعفها میشوند. تجربه ریاستجمهوری دولتهای نهم و دهم سبب شده تا شخصیتهای فردی منتخب این سمت برای جامعه و افراد مورد اهمیت بیشتری قرار بگیرد. در این خصوص نیز باید اذعان کرد که شخصیت رئیس دولت یازدهم تبلور فردی قابل اتکاست و طبعا مردم مایلند در تعیین نامزد منتخب خود به کاندیدایی رأی بدهند که بتواند روی ثبات نظر و آرای او اتکایی داشته باشند و روحانی چنین شرایطی را دارد. در کنار این مسائل رقبا نیز در دومرحلهایشدن انتخابات موثر هستند و دراینباره نیز تاجرنیا رقبا را به دودسته تقسیم میکند و اذعان میدارد: برخی رقبا چهرههایی هستند که در دورانهای مختلف طعم نامزدی را چشیده و به پیروزی نرسیدهاند و عدهای نیز از مزیت چهره شناختهشدهبودن بیبهرهاند. یکی از مطرحترین رقبای روحانی، آقای رئیسی است که به اعتقاد من قابلیتهای لازم را برای قرارگرفتن در رأس قوه اجرایی کشور ندارند. سابقه ایشان عمدتا در قوهقضائیه بوده و اگر در فضای عادلانهای کاندیداها معرفی شوند و مردم کاندیداها را بهخوبی آنچه هستند، بشناسند، روحانی بدون رقیب خواهد بود و این انتخابات را با رأی قویتری نسبت به چهارسال گذشته پشتسر خواهد گذاشت. مناظرهها و تبلیغات بخش مهم این انتخابات هستند و بیشک تاثیرگذاری بالای خود را خواهند داشت؛ اینکه چگونه افکار عمومی نسبت به برنامهها و اهداف کاندیداها توجیه شوند، مسأله اساسی و بااهمیتی است و طبیعتا در نتیجه انتخابات تاثیرگذار خواهد بود، اما تاجرنیا این دو رویداد در انتخابات را دخیل در به دور دوم کشیدن انتخابات نمیداند و میگوید: دومرحلهایشدن انتخابات بیشتر متأثر از دوقطبی یا چندقطبیبودن انتخابات است و اینکه کاندیداها از چه ظرفیتی برای جلب آرا برخوردار باشند. البته در مجموع شرایط، شرایط مساعدی برای روحانی است و به نظر میرسد برخی رقبا در انتهای دوره تبلیغات ریاستجمهوری با توجه به اینکه متوجه این مسأله شوند که شرایط برای رأیآوری آنها مساعد نیست نیز تن به انصراف بدهند.
تجربه دیگران
برندههای بازی دومرحلهای
نیکلا سارکوزی، متولد پاریس که در رشته حقوق خصوصی تا مقطع فوقلیسانس ادامه تحصیل داده بود و مدرک علوم سیاسی داشت از سال 1977 با بهدستآوردن پست مشاور شهردار شهر نوییسورسن فعالیت سیاسی خود را شروع کرد و بعد از آن پستهایی چون شهردار، نماینده مجلس، وزیر بودجه، وزیر دارایی، ارتباطات، سخنگوی دولت، وزیر کشور و اقصاد، دارایی و صنایع را تجربه کرد. نیکلا در 29نوامبر 2006 کاندیداتوری خود را در مصاحبه با یک روزنامه محلی اعلام کرد، بهطوری که نظرسنجیها از بیش از 52درصد آرا خبر میدادند. او حامیان قدرتمندی در بین صاحبان صنایع فرانسه داشت و در میان بازیگران و خوانندگان نیز طرفداران مشهوری چون ژان رنو، روژه هنن و انریکو ماسیاس دیده میشدند. سارکوزی مهمترین اهداف خود را تلاش در جهت کاهش کسر بودجه، افزایش امنیت کشور، ساماندهی وضع مهاجرت و مبارزه با نژادپرستی اعلام کرد و توانست در دور اول ریاستجمهوری فرانسه با کسب 31.11درصد آرا به دور دوم انتخابات راه بیابد و با سگولن رویال به رقابت بپردازد. نیکلا در این دور با کسب 53درصد آرا پیروز میدان شناخته و رئیسجمهوری شد. سارکوزی برای دوره بعدی ریاستجمهوری نیز کاندیدا شد و اینبار با فرانسوا اولاند رقابت کرد، رقابتی که اولاند با 28درصد آرا توانست از نیکلا که تنها توانسته بود 25.5درصد آرا را با خود همراه کند، پیشی بگیرد، اگرچه هر دو رقیب در دور دوم نیز رقابت را ادامه دادند و اینبار اولاند بود که توانست با 51درصد آرا به پیروزی برسد.
اگرچه در اتریش سمت ریاستجمهوری بیشتر وجهه تشریفاتی دارد، اما رقابتها همچنان برای کسب این سمت وجود دارد، بهطوری که فاندر بلن و هوفر برای بهدست آوردن این سمت وارد رقابت شدند؛ رقابتی که دومرحلهای شد تا درنهایت فاندر بلن توانست با کسب 50.3درصد آرا به پیروزی برسد و این درحالی بود که هوفر نامزد پوپولیست حزب تندروی آزادی قبل از اعلام نتایج دور دوم به شکست خود در این مرحله اذعان کرده بود؛ هوفری که در مرحله اول انتخابات با 35درصد آرا از رقیب خود –فاندر بلن تنها توانسته بود در این مرحله 21درصد آرا را به سوی خود جلب کند- پیشی گرفته بود.
انتخابات ریاستجمهوری 2013 شیلی درحالی برگزار شد که باچله با پابلو لانگویرا، محافظهکار افراطی و وزیر پیشین اقتصاد به رقابت پرداخت. انتخاباتی که باچله با کسب بیش از 62درصد آرا در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری بر رقیب محافظهکار خود پیروز شد. او نخستین رئیسجمهوری زن شیلی و دومین زنی است که در یک کشور آمریکای لاتین به قدرت میرسید و چهارمین رئیسجمهوری از ائتلاف چپ میانه بود که در دهه1980به منظور مخالفت با پینوشه تشکیل شد.
منابع دیگر
لینکهای زیر کمک میکنند تا با زوایای مختلف انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوری آشنا شویم و بیشک در رسیدن به برخی سوالات احتمالی پیشآمده راهگشاست. .
عصر ایران http: //www.asriran.com/fa/news/71805
خبرآنلاین http: //www.khabaronline.ir/detail/619286/Politics/election
فرارو http: //fararu.com/fa/news/22897/
قطره http: //www.ghatreh.com/news/
رویداد24http: //www.ghatreh.com/news