یاسر نوروزی روزنامهنگار
فلیشر نابود شد! 16 سالش بود که به عنوان یکی از نوابغ نوازندگی درخشید. پیانیستهای برجسته او را آینده نوازندگی دنیا خطاب کردند و مورخان گشتند و شبیهاش را در تاریخ موسیقی نیافتند. منتها اتفاقی که برایش افتاد میدانید چه بود؟ در سال 1964 به یکی از نادرترین بیماریهای جهان دچار شد؛ کشیدگی حاد عضلانی. یعنی انگشتان دست راستش کم کم شروع کردند به جمع شدن تا جایی که دستش دیگر مُشت شد؛ یک مُشت گرهکرده سخت! فلیشر به تمام پزشکان برجسته مراجعه کرد، سنگدرمانی کرد و حتی مدتی به «ذن» پناه آورد اما انگشتها باز نشدند که نشدند. او حتی عشقش را هم از دست داد. ازدواجش از هم پاشید و کنج خانه خزید. به انگشتانش نگاه کرد؛ مثل دست کسی بود که در آستانه انتقام مُشت شده باشد. انگار بخواهد بکوبد زیر چانه خودش! اینکه سرنوشت لئون فلیشر به کجا کشید مهم است و در ادامه مینویسم اما مهمتر از آن واکنشی است که دست راستش به او نشان داده بود. بنا به باور قدمایی و حتی بخشی از طب سنتی، «بیماری»ها نمیآیند تا انسان را تنبیه کنند بلکه صرفاً پیامی هستند از طرف روح، روان یا احساس تا به ما بگویند اختلالی پیش آمده، به من توجه کن! منتها حیف که دیگر خبری از حکما نیست و مفسری نیست که خوب بتواند این پیامها را تفسیر کند. در هر حال وقتی سرنوشت فلیشر را خواندم احساس کردم دستهایش مُشت شدند تا از او انتقام بگیرند. انتقام چه چیزی را؟ نمیدانم. فقط میدانم درست است که فلیشر این پیام را دریافت نکرد اما مأیوس هم نشد. ادامه داد. رهبری اکستر نیازی به دو دست نداشت. آموزش هم همینطور. خودش بعدها در این باره گفت: «مجبور بودم به جای اینکه خودم به هنرجو عملی نشون بدم، توضیح دادنم رو قوی کنم». این وضعیت تا 36 سال بعد هم ادامه داشت و فلیشر دیگر پیر شده بود. اما پزشکی پیشرفت کرده بود. به دست راستش «بوتاکس» تزریق کردند و کاری کردند که این نوازنده برجسته روزهای جوانی، سال 2003 به صحنه برگردد. حالا 65 ساله بود و با گامهای لرزان و شاید بغض زیر گلو پشت پیانو میرفت. مردم برایش کف زدند و او هم نشست و چند قطعهای زد. هیچکس از آن شب به عنوان شبی باشکوه در موسیقی جهان یاد نکرد؛ حتی خود فلیشر. فقط دعا کرد دستکم توانسته قبل از مرگ بار دیگر با حرکت هر دو دست پیانو بزند. سرنوشت او البته غمانگیزتر از بتهوون نیست. هفته بعد سراغ بیماری او خواهم رفت و از او خواهم نوشت؛ مردی که در یکی از به یادماندنیترین ارکسترهای جهان، صدای کف زدنهای مداوم تماشاچیان را نشنید.