تلاشهای اسراییل برای افزایش امنیت آبی، یکی از محدودیتهای جغرافیایی این کشور را کاهش خواهد داد. اما منابع آبی جدید، بسیار انرژیبر هستند، به طوریکه میتوانند باعث وابستگی کوتاهمدت بر روی واردات انرژی شوند؛ مگر اینکه منابع داخلی انرژی به خوبی توسعه بیابند. اسراییل بر منابع آب اردن و سوریه دستاندازی کرده است. اسراییل بر خلاف قرارداد سال 1994 در مورد تقسیم آب رود اردن از واگذاری سهم اردن خودداری کرده و به یکباره آن را نصف کرد. دولت خودگردان فلسطین از حوضه آبی کوهستان ساحل غربی رود اردن سهم ناچیزی دارد. اشغال بلندیهای جولان سوریه را حوضه آبی دریاچه جلیله محروم ساخته است. از آنجا که تأمین امنیت آبی نیازمند اقدامات نظامی هماهنگ است، اسراییل انگیزهای قوی برای توسعه تکنولوژیکی به منظور بهبود امنیت آبی داشته است. سایر منابع آبی داخلی شامل افزایش ظرفیت کارخانههای تولید آب شیرین و تلاش مداوم برای بازیافت آب به اسراییل این فرصت را داده است تا یکی از محدودیتهای جغرافیایی خود را کاهش دهد. اسراییل بهطور قابلملاحظهای ظرفیت خود را برای شیرینکردن آب، طی یک دهه اخیر افزایش داده است. این کشور خشک با جمعیتی حدود 8میلیون نفر، دارای 5کارخانه بزرگ تولید آب شیرین است: دو مورد آنها، عبارتند از کارخانه سورک که در سال 2013 راهاندازی شد و کارخانه اشداد که پروژهای طولانیمدت بود و بهتازگی و در دسامبر 2015 راهاندازی شد. اسراییل، برنامهریزی کرده که کل ظرفیت تولید آب شیرین خود را تا سال 2020 افزایش دهد، بهطوری که تولید آب شیرین خود را به اندازه تولید سالانه منابع آب طبیعی برساند.
تولید طبیعی آب
کل منابع داخلی طبیعی تجدیدپذیر آب شیرین در اسراییل به 0.75میلیارد مترمکعب در سال میرسد. بنابراین از این میان، تقریبا برای هر نفر در هر سال، 228 مترمکعب آب وجود دارد. این مقدار، با توجه به تعریف سازمان ملل از فقر آبی که کمتر از 1000 مترمکعب آب بهازای هر نفر در هرسال است، پایینتر از این تعریف قرار میگیرد. برای آبهای زیرزمینی، اسراییل متکی بر دو سفره اصلی آب زیرزمینی است: سفره آب زیرزمینی ساحلی و سفره آب زیرزمینی کوهستان. هردوی اینها زیر سرزمین فلسطین - به ترتیب زیر غزه و زیر کرانه باختری- قرار دارند. آبهای سطحی اسراییل، عمدتا در شمال و شرق این کشور متمرکز شده است. اسراییل، بخشی از سیستم رود اردن است؛ این رودخانه از سوریه، لبنان، اردن و کرانه باختری میگذرد. رودخانههای اصلی در بخش بالایی این حوضه شامل «حسبانی»، «بانیاس» و رودخانه «دان» هستند. این رودخانهها پیش از آنکه به دریای جلیله بریزند، با یکدیگر همگرا میشوند و رود اردن در نزدیکی مرز اسراییل، لبنان و سوریه را شکل میدهند. در پاییندست، رود اردن با شاخههای اصلی رودخانههای «یرموک» و «زرقا» تغذیه میشود. مهمتر از همه این است که بیش از نیمی از کل آبهای طبیعی اسراییل در خارج از مرزهای این کشور سرچشمه دارند: 310میلیون مترمکعب از لبنان میآید، 375میلیون مترمکعب از سوریه و 345میلیون مترمکعب نیز از کرانه باختری سرچشمه میگیرند. همه کشورها در این منطقه خشک، بر سر منابع محدود این حوضه با یکدیگر رقابت میکنند. سرزمین فلسطین دارای 51مترمکعب آب بهازای هر نفر و دارای 333مترمکعب بهازای هر نفر در هرسال بسته به موقعیت است، درحالیکه سوریه و لبنان از سیستمهای رودخانهای آب دیگری نیز دریافت میکنند و به ترتیب، 761 و 906.8 مترمکعب آب بهازای هر نفر در هرسال بهرهبرداری میکنند. اردن نیز دارای 124.9 مترمکعب آب بهازای هر نفر در هرسال است. تخصیص آب از سیستمهای رودخانه مرزی غالبا مورد مناقشه است. آخرین طرح تخصیص گسترده آب از سیستم رود اردن در سال 1955 با طرح آب یکپارچه دره اردن بود (این طرح همچنین با نام جانستون شناخته میشود). با تخصیص آب براساس اولویت کشاورزی، این طرح پیشنهاد مصالحه میان کشورهای شرکتکننده را میدهد. بااینحال، به خاطر اینکه بسیاری از کشورهای عربی نمیخواستند اسراییل را به رسمیت بشناسند، این طرح هیچگاه تصویب نشد.
نگرشها نسبت به استراتژیهای توزیع تعاونی در زمان احداث حامل ملی آب اسراییل که آب را از دریای جلیله به سایر نقاط اسراییل منتقل میکرد، ناامیدانه ادامه داشت. بااینحال، اسراییل و اردن از طرح یکپارچهسازی بهعنوان پایهای برای مذاکرات بعدی استفاده کردهاند. بهعنوان یکی از کشورهای ساحلی در حوضه رود اردن، حفاظت از مرزهای شمالی اسراییل برای حفظ کنترل منابع آب سطحی، ضروری است. حفظ کنترل بلندیهای جولان، نهتنها موجب برتری نظامی اسراییل در مواجهه با حملات نظامی در مرز شمالیاش میشود، بلکه دسترسی این کشور به دریای جلیله را تضمین میکند. اسراییل در طول تاریخ تمایل خود برای استفاده از نیروی نظامی جهت دسترسی به منابع آبی را نشان داده است. در سال 1964، سوریه با حمایت اتحادیه عرب، شروع به احداث طرحی برای منحرفکردن رودخانه بانیاس کرد که در آن زمان، تقریبا 10درصد از منابع آبی اسراییل را تهدید میکرد. از سال 1965 تا 1967، اسراییل بهمنظور دسترسی به منبع آب، حملاتی را برای از بین بردن پروژه انحراف که در دست احداث بود، صورت داد. حق آب و پارامترهای توزیع آن در معاهده صلح 1994 میان اسراییل و اردن، درج شد. در توافقنامه اسلو دوم، در سال 1995 میان اسراییل و تشکیلات خودگردان فلسطین نیز پارامترهایی برای همکاری آبی در کرانه باختری مشخص شد اما در عمل، مدیریت مشترک غالبا شکست خورده است و مردم فلسطین برای دسترسی به آب، تا حد زیادی به اسراییل وابسته ماندهاند.
این معاهدات نه حق الزامآور اسراییل برای دسترسی به منابع آبی را حذف کرد و نه تمایل این کشور برای عملیات نظامی جهت اطمینان از دسترسی به منابع آبی را. در سال 2002، روستاهای جنوب لبنان، ایستگاههای کوچک پمپاژ آب و خطوط لوله آبیاری بر روی رودخانه حسبانی نصب شد. آریل شارون، نخستوزیر وقت اسراییل ادعا کرد که این اقدامات «زمینهای برای جنگ» فراهم کرده و لبنان را به حمله نظامی تهدید کرد. گرچه هیچ اقدامی انجام نشد اما چنین مواضعی، نگرانی اسراییل از طرحهای مدیریت آب در بالادست حوضه منابع آبی را نشان میدهند.
گسترش منابع آبی: حفاظت و نمکزدایی
پایههای زیرساختی سیستم فعلی آب اسراییل در دهههای 1950 و 1960 بنا شد؛ یعنی زمانی که اسراییل با وضع امنیتی مواجه شد. دهههای بعدی، شاهد توسعه بیشتر از استفاده بهینه از آب و توسعه منابع جایگزین بودهایم. در نتیجه، اسراییل، منابع آبی داخلی خود را گسترش داده، بدون اینکه مرزهای فیزیکی خود را افزایش دهد و خطر درگیریهای بینالمللی بر سر آب را کاهش داده است. همچنین، اسراییل یک سیستم کاملا سازمانیافته را که بهطور موثر و یکپارچه، کل کشور را دربرمیگیرد، ایجاد کرده است. پروژهای به نام حامل ملی آب که شامل یکسری از کانالها، خطوط لوله و ایستگاههای پمپاژ است و آب را از دریای جلیله از مناطق پر آب شمالی به مناطق دارای نیاز و تقاضای زیاد در بخشهای مرکزی و جنوبی منتقل میکند.
اسراییل همچنین از دهه 1960، از تکنولوژی تولید آب شیرین در مقیاسی کوچکتر استفاده میکند که پس از خشکسالی بزرگ در سال 1999-1998، مجبور به افزایش قابلتوجه ظرفیت تولید آب شیرین شدند. خشکسالیهای متعدد در طول دوره 15ساله گذشته نیز آسیبپذیری اسراییل در مورد منابع آبی را نشان داد. در همین حال، استفاده بیشازحد از منابع آبی زیرزمینی، خصوصا سفره آب ساحلی، موجب پایین آمدن کیفیت آب شده است. درحالحاضر، اسراییل تقریبا در هر سال حدود 12میلیارد مترمکعب آب را مصرف میکند و درحالیکه مدیریت آب قابلیت بهبود بهرهوری از آب مصرفی را دارد، جمعیت روبهرشد در این منطقه، بیش از پیش بر این منابع محدود، فشار خواهد آورد. این عوامل، رویهمرفته موجب شدهاند که اسراییل به سمت تولید آب شیرین روی بیاورد.
در حالی که کارخانه سورک، بهطور کامل فعال شد، اسراییل به ظرفیت تبدیل آب شور به شیرین به میزان 150میلیون مترمکعب در هرسال دست یافت. وقتی کارخانه اشداد بهطور کامل فعال شود، مجموع ظرفیت شیرینکردن آب دریا تقریبا به 500میلیون مترمکعب در هرسال خواهد رسید و این میزان در سال 2020 میتواند به ظرفیت 750میلیون مترمکعب در هر سال برسد. هزینه تولید آب شیرین بستگی به کارخانه دارد اما بهطور میانگین، شیرینکردن هر مترمکعب آب شور، 0.65 دلار هزینه دارد و این میزان با کارخانه جدید سورک، تقریبا به 0.5 دلار در هر مترمکعب رسیده است و انتظار میرود که کارخانه اشداد نیز، بهازای هر مترمکعب تولید آب شیرین، تقریبا 0.55 دلار هزینه داشته باشد. تولید آب از منابع طبیعی، بین 0.15 تا 0.45 دلار هزینه دارد.
پیشرفتها در فناوریای که اسراییل از آنها استفاده میکند، ازجمله فناوریای که موجب بهبود کارآمدی انرژی در کارخانهها میشود، موجب شده که قیمت تولید آب شیرین، نسبت به تکنولوژی به کار رفته در کارخانههای قبلی، پایینتر بیاید. در هر حال، تولید آب شیرین از آب شور، همچنان بیش از منابع طبیعی انرژیبر است، بنابراین نیازمند نیروی برق از شبکه برق ملی و ژنراتورهای مستقل گاز طبیعی است. با وجود منابع گازی طبیعی که در ساحل گسترش مییابند، اسراییل در فرآیند تولید آب شیرین باید قادر به حرکت به سمت جلو باشد.
چشمانداز
اسراییل بهطور سنتی، نیاز به طرف سومی برای بقا دارد و حتی با وجود اضافه شدن ظرفیت تولید آب شیرین احتمالا همچنان به منابع خارجی برای استفاده نیازمند خواهد بود. اما با موفقیت در حوزه محیطزیست، خود را در میان همسایگانش در موقعیت بهتری قرار داده است و این مسأله میتواند در آینده قدرت مانور بیشتری را در مذاکرات برایش فراهم کند.
اسراییل به این مسأله وقوف دارد که در منطقه اطراف، مسائل امنیتی چگونه است و به چه سمتی خواهد رفت. راهحل فعالانه اسراییل، اطمینان از امنیت آب به منظور توسعه منابع داخلی دیگر است. گرچه این مسأله نیازمند انرژی بیشتری خواهد بود، توسعه منابع داخلی انرژی، به مثابه یک ضد تعادل عمل خواهد کرد، حتی اگر منابع آبی بیش از این انرژیبر شوند.