شماره ۱۰۰۹ | ۱۳۹۵ پنج شنبه ۱۸ آذر
صفحه را ببند
ما چطور با اعتمادبه‌نفس شدیم؟

آیدین سیارسریع طنزنویس [email protected]

به گزارش ایسنا روزنامه ایندیپندنت (دوبار ری‌استارت شدم تا این را نوشتم) به برخی نکات ساده برای تربیت کودکی با «اعتماد‌به‌نفس» اشاره کرده که دانستن آن برای والدین الزامی است. این نکات را که می‌خواندم یاد کودکی خودم و هم‌نسل‌هایم افتادم که چقدر والدین‌مان به مقوله اعتماد‌به‌نفس و تربیت صحیح اهتمام داشتند و لحظه‌ای از تربیت صحیح ما فروگذار نمی‌کردند. مواردی که ایندیپندنت (آخه این چه اسمیه روی روزنامه‌هاتون میذارین؟) به آن اشاره کرده را می‌نویسیم و توضیحات تکمیلی را هم در ادامه می‌آوریم:
1) از تلاش‌های کودک صرف نظر از شکست یا پیروزی‌اش تقدیر شود.
- یادم می‌آید میهمان که به خانه می‌آمد، اگر بچه هم‌سن ما داشت بزرگ‌ترها ما و بچه فامیل را عین خروس می‌انداختند جان هم و می‌گفتند مبارزه کنید! هر چی ما می‌گفتیم بابا به خدا بلد نیستیم پدر گوشش بدهکار نبود و می‌گفت: سالسا که نمیخوای برقصی، چهار تا مشت و لگد میخوای بزنی دیگه! این‌طوری ما را می‌فرستادند وسط‌ هال و خودشان هم مثل حاکمان رومی می‌نشستند دور کولوسئوم. بچه‌های فامیل هم که اغلب کلاس رزمی می‌رفتند، طی سی ثانیه هر چی در کلاس یاد گرفته بودند را روی ما پیاده می‌کردند و ما اکثر اوقات مغلوب می‌شدیم و بعد از شکست یک‌سری هم از پدرمان کتک می‌خوردیم تا اعتماد‌به‌نفسمان کلا نابود شود. الان ظاهرا بعد از شکست به بچه می‌گویند: اشکال نداره! این چیزی از ارزش‌هات کم نمی‌کنه. لابد بچه را کلاس مثبت‌اندیشی هم ثبت‌نام می‌کنید، اسمش را هم می‌گذارید آیدین و رامتین و گرشا و... که فردا توی مدرسه... ‌ای لعنت بر اون مأمور ثبت‌احوال!
2) کودکتان را تشویق کنید برای دستیابی به آنچه که جزو علايقش است، ممارست کند.
- اتفاقا ما را هم خیلی تشویق می‌کردند به آن چیزی که دوست داریم. از پنج ماهگی توی گوشمان می‌گفتند آقای مهندس ما چطوره؟ از همان اول اصلا نمی‌گذاشتند علاقه شکل بگیرد!
3) به کودکتان اجازه دهید متناسب با سن خودش رفتار کند.
- در دوران کودکی ما یک مقدار انتظارها از بچه بالا بود. به‌طوری که ما یک بار شش ماهمان بود و در طلب شیر گریه می‌کردیم، گفتند: تو دیگه بزرگ‌شدی ازت بعیده. خودت برو از سر کوچه بخر.
4) هیچگاه عملکرد آنها را مورد انتقاد قرار ندهید.
- این همه از جنبه‌های منفی تربیتمان گفتیم کمی هم از محاسنش بگوییم. انصافا خانواده ما هم هیچ‌وقت ما را مورد انتقاد قرار نمی‌دادند، فقط تخریب می‌کردند.
5) از کنجکاوی فرزندتان حمایت کنید.
- این‌که الان می‌بینید یک ملت درگیر این قضیه می‌شود که فلان جمله سوال بود یا تهمت به خاطر این است که از کودکی سوال برای ما امر مذمومی بود. توی کلاس سوال می‌کردی می‌زدند، از بقال سوال می‌کردی می‌زدند، تو خونه سوال می‌کردی می‌زدند.... البته حق هم داشتند. 99‌درصد چیزها فضولی‌اش به ما نیامده بود. به فکر آینده‌مان هم بودند و می‌دانستند عاقبت سوال به کجا ختم می‌شود. دستشان را می‌بوسیم. به هر حال آن زمان ایندیپندنت و این همه «ان‌جي‌او»ی حامی کودکان و این مسائل نبود، والدین تنها تا این حد می‌دانستند که نباید بگذارند بچه بمیرد! به‌ طور کلی کمال تشکر را داریم.


تعداد بازدید :  305