اصغر فرهادی، کارگردان مولف ایرانی امسال بهعنوان هنرمند میهمان موسسه فیلم آمریکا حضور داشت. او با ساخت فیلم «فروشنده» بار دیگر به ریشههای نورئالیستی خود بازگشته و داستانی سراسر تعلیق از زوجی ازدواج کرده را که بازیگران تئاتر هستند، روایت میکند؛ عماد (شهاب حسینی) و رعنا (ترانه علیدوستی) که درصدد اجرای نمایشی از آرتور میلر با عنوان «مرگ فروشنده» هستند زندگیشان پس از حمله به رعنا در آپارتمانشان در تهران با بحران روبهرو میشود و این همان هفتهای رخ میدهد که باید نمایششان را برای نخستینبار روی صحنه ببرند. عماد به دنبال این ماجرا با وسواس فزاینده انتقام در ذهنش روبهروست. فرهادی که بهتازگی (در ماه سپتامبر) کارگاهی برای کارگردانی در موسسه فیلم آمریکا برگزار کرد، با دو تن از مسئولان هنرستان انستیتو فیلم آمریکا به گفتوگو نشست. او در پاسخ به این سوال که تجربه مخاطب از عناصر معماگونگی و تریلر فیلم «فروشنده» را چگونه ترکیب کردید که به ترکیبی از رئالیسم و فانتزی رسیدید؟ گفت: فیلمهای بسیار زیادی هستند که تعلیق و درام را با هم دارند. بعضی از بهترین نمونههای این سبک متعلق به آلفرد هیچکاک است. بخشی از آثار بیلی وایلدر هم همینطورند. از طرف دیگر، فیلمهای بسیار زیادی هستند که حسی از زندگی روزانه را دارند، حسی مستندگونه. فکر میکنم بهترین نمونه این سبک عباس کیارستمی، کارگردان ایرانی است. اما ما بیشتر این ترکیبها را که هم درام و هم مستند را داشته باشند، ندیدهایم. فرهادی با بیان اینکه وقتی یک درام میبینید، احساس میکنید شبیه زندگی واقعی است، افزود: وقتی فیلمهای هیچکاک را تماشا میکنید، خیلی هیجانزده میشوید و مهارت هیچکاک را تحسین میکنید، اما هیچ چیز درباره مردمی که در آن دوران و در آن موقعیت زندگی میکنند، نمیگیرید. من واقعا سعی میکنم طوری فیلم بسازم که ترکیب درام و زندگی واقعی باشد.