| ناصر چوبدار | حقوقدان |
انسانها برای شأن و حیثیت معنوی خود احترام زیادی قایل هستند و حاضرند هر کاری انجام دهند تا آن را از تعرض مصون بدارند. در گذشته وقتی حیثیت یک شخص زیرسوال میرفت از راههای مختلفی مثل دوئل یا انتقامگیری درصدد احیای آن برمیآمد؛ اما با پیشرفت فرهنگ و تمدن، دولت وظیفه برخورد با این موضوع را برعهده گرفت و دوران دادگستری خصوصی به پایان رسید.
درحال حاضر در بیشتر نظامهای حقوقی جرمی به نام توهین و افترا پیشبینی شده است تا مردم از طریق اقامه دعوا تحت این عنوان از حیثیت خود دفاع کنند. در قانون مجازات اسلامی و در بخش تعزیرات، این جرم و مجازات آن تعریف شده است. به اعتقاد من اهانت به قبور پیشکسوتان تخریب است و شامل حال حکم تعزیری میشود که از 6ماه تا دوسال حبس برای آن در نظر گرفته شده است. این عمل از نظر شرعی نکوهیده است و از نظر قانونی نیز به اعتقاد من تخریب محسوب میشود؛ هرگونه اسیدپاشی یا رنگپاشی و تغییر شکل یک قبر به اعتقاد من تخریب محسوب میشود و مجازات تخریب باید برای مجرم یا مجرمان آن در نظر گرفته شود. البته این نظر من است و شاید حقوقدان دیگری مخالف باشد و نظر دیگری داشته باشد. ما قبل از این، سرقت مجسمهها را داشتیم که قانون سرقت و خسارت به اموال عمومی شامل حال آن میشد. به اعتقاد من حکم تخریب میتواند برای ادامه این روند کارگشا باشد، چون مجازات بازدارندهای است. در پروندههای کیفری یکی از مواردی که از اهمیت بالایی برخوردار است اتهام تخریب است. اگر بخواهیم برای این عمل حکم اهانت را در نظر بگیریم به اعتقاد من نمیتواند از تکرار آن جلوگیری کند. حکم اهانت و هتکحرمت 36 ضربه شلاق است. به اعتقاد من به این عمل بهعنوان تخریب باید نگاه شود تا اجرای حکم بتواند از تکرار آن جلوگیری کند. البته میشود هم حکم اهانت و هم تخریب را با هم در مورد فرد یا افراد خاطی اجرایی کرد.