شماره ۹۵۵ | ۱۳۹۵ سه شنبه ۶ مهر
صفحه را ببند
رابطه بین عوامل فردی و جراحی زیبایی

|  پروانه زاهدی‌فر  |  عضو گروه علمی- تخصصی جامعه‌شناسی پزشکی|

سابقه جراحی پلاستیک و ترمیمی در متون پزشکی به قبل از میلاد مسیح بازمیگردد. در ایران نیز جراحی پلاستیک، در سال 1334 با حضور هفت جراح فوق‌تخصص پلاستیک در تهران آغاز شد.  متخصصان جراحی پلاستیک با دیدگاهی مثبت، دلایل گرایش به این امر را در درجه نخست، رفع نواقص و ناراحتی‌های جسمانی و عوارض روانی ناشی از آن و سپس حس زیباپسندی و گرایش فطری انسان به زیبایی و بهبود کیفیت زندگی و درمواردی بسیار اندک (حدود 10تا 15درصد) تبلیغات رسانه‌ها، چشم و هم‌چشمی و... عنوان کرده‌اند. این درحالی است که از سوی دیگر، پزشکان گوش و حلق و بینی، روانشناسان و مردم عادی با بیان دلایلی مانند اختلالات روانی مراجعان و مسائل فرهنگی- اجتماعی، دیدگاهی منفی نسبت به این قضیه دارند. در این زمینه، به‌نظر می‌رسد باید توجه داشت که یک‌جانبه‌نگری و اختصاصی کردن اعمال جراحی به اعمال جراحی غیرضروری نزد افراد مرفه، تا حد زیادی می‌تواند به معنای نادیده گرفتن اکثریتی که بنا به ضرورت به این اعمال دست می‌زنند و تحقیر ایشان باشد. عناوین پژوهش‌های انجام شده در رشته‌های روانشناسی و روانپزشکی نیز بیشتر با تفکری قالبی، از پیش تعیین شده و با نگاهی منفی و پیشگیرانه نسبت به مسأله انتخاب شده است. براساس عناوین موجود می‌توان گفت بین انجام عمل جراحی زیبایی و عوامل فردی به‌ویژه اختلالات روانی رابطه وجود دارد و متقاضیان عمل جراحی زیبایی بیماران روانی هستند که لزوما باید در یکی از دسته‌های مختلف اختلالات روانی (مانند شخصیت وابسته، نمایشی، خودشیفته، ضداجتماعی، وسواسی، پرخاشگر و...) بگنجند. تصویر ارایه شده از متقاضیان عمل‌های جراحی زیبایی توسط رسانه‌ها و پژوهش‌های داخلی، تصویری کلیشه‌ای، مخدوش و بسیارمنفی است. درک بهتر این مسأله در پرتو بازبینی و بررسی مجدد آن، تغییر نگرش و قضاوت‌های اولیه محقق نسبت به آن و جلوگیری از طرد این زنان از محیط‌های مختلف یا الزام آنها در مخفی‌سازی عمل جراحی خواهد بود.


تعداد بازدید :  183