شماره ۹۳۱ | ۱۳۹۵ يکشنبه ۷ شهريور
صفحه را ببند
گفتاری درباره سومین دوره حراج ملی
خریداران عاشق

احمد نجفی مجری حراج ملی

حضور درحراج ملی در درجه اول به خاطر ارضای حس کنجکاوی بود که بودن درچنین ماجرایی می‌تواند برای هر آدمی داشته باشد. به گمان من، همه ما نه فقط از جانب دولت بلکه درهمه ساحت‌ها، درباره هنر فرش بی‌مهری‌هایی انجام داده‌ایم. ما به این هنر نگاه درستی نداشته‌ایم، به آن بی‌احترامی کردیم و ارزش‌های واقعی این هنر بی‌نظیر ایرانی را نادیده گذاشته‌ایم. کسانی که درعرصه فرش فعالیت می‌کنند، با بخش‌های مختلف این کالای قابل احترام، آشنایی دارند اما بخش عظیمی از جامعه ایرانی با آن بیگانه‌اند. با این توضیح، شناساندن بخش‌های مختلف این کالای هنری باید از جایی شروع شود. حتما هر کالای هنری، ارزش مادی و اقتصادی هم با خود دارد اما آنچه در اولویت قرار دارد، شناخت ارزش هنری این کالاهاست.دراین چند روز آدم‌هایی را دیدم که کارشان خریدوفروش فرش است اما عاشقانه با این اثر هنری برخورد می‌کند و با تمام احساسش به آن می‌نگرد. این افراد با غرور از فرش ایرانی سخن می‌گویند. به باور من این غرور باید شناسانده شود و در بافنده، فروشنده و خریدار فرش تأثیرش را بگذارد. اگر این اتفاق نیفتد، ممکن است به‌ زودی از بین برود. اگر براساس کارهای افرادی که در این حراج، برای احیا و بازمعرفی فرش ایرانی تلاش می‌کنند، چه با حضور من و چه بودن من بتوانیم شاهد رونق گرفتن هنر فرش ایرانی باشیم، فرش‌هایی که بدون توجه به ارزش هنری و اقتصادی‌شان، در
آب انبارها و پستوها به کناری گذاشته شده‌اند، بیرون بیاید. با تحقق چنین آرزویی قدمت و ارزش هنر دستان هنرمندان این سرزمین درمقیاس جهانی مشخص می‌شود و به رخ کشیده خواهد شد.برای هنر فرش ایران با قدمت و پیشینه چند‌ هزارساله این اتفاق که نپال، هندوستان، پاکستان و ترکیه بازار فرش جهانی را دراختیار گرفته باشند، ناگوار است. بگذارید با اتفاقاتی نظیر حراج ملی تَلَنگُری به خودمان بزنیم. ما یاد گرفته‌ایم که برای توجیه هر نوع کم‌کاری گناه را به گردن دولت بیندازیم. هنر فرش مربوط به بخش خصوصی است و اساسا به دولت ارتباطی ندارد.پیش ‌از این فکر می‌کردم فقط کارهایی چون سینما و تئأتر هنر است اما این‌گونه نیست. در روزگاری که هیچ خبری از سینما و تئأتر نبود، هنرمندان باذوق عرصه فرش در ایران آثار شگفت‌انگیزی را خلق کرده‌اند. فرش از دیرباز هنر برجسته مملکت ما بوده و هنوز هم هست. برگزاری برنامه‌هایی چون حراج ایران می‌تواند در ذهن مخاطب این تَلَنگُر را بزند که باید هنر فرش ایرانی را جدی بگیریم. ما نمی‌توانیم فرهنگ و تاریخ ایران را جدا از هنرهایی چون فرش قضاوت کنیم. بخش مهمی از تاریخ هنر ایرانی فرش است.این هنر باید درعرصه جهانی خودنمایی کند. در این مدت درباره فرش چیزهایی شنیده‌ام که مرا منقلب کرده است. من در این حراج درکنار دوستانم در حراج ملی خواهم بود. با این توضیح که فعالیت‌های این حراج فقط به برنامه‌اش درباره فرش محدود نمی‌شود و با درنظر گرفتن این فرض که ناف هرکاری را تا ابد برای کسی نمی‌برند، امیدوارم در کارهای بعدی نیز درکنار جوانان علاقه‌مند به فرهنگ و هنر ایرانی در این حراج باشم. نباید فراموش کنیم که درست است عنوان فعالیت من در این حراج، آکشنر است اما کار در این برنامه دلی و از سر عشق و علاقه است. دلیل پذیرش این کار هم ازسوی من قلب و علاقه‌مندی‌ام بوده است. گاهی فرش‌های ماشینی ۶متری ایرانی را به‌عنوان هدیه برای برخی از دوستان هنرمند در اوکراین می‌برم. آنها با چنان ذوق و علاقه‌ای روی این فرش‌های ماشینی غلت می‌زنند و از دیدن زیبای نقش و نگار به‌ کاررفته در آن اشک می‌ریزند که من تعجب می‌کنم. این ارزش هنر ایرانی است، اما ما به‌عنوان ایرانیان صاحب هنر فرش، آثار ارزشمندی از نمونه‌های دستباف فرش ایرانی را در خانه‌های خود داریم اما آن کارها را به گوشه‌ای می‌گذاریم، در انباری‌ها قرار می‌دهیم و چشمان خودمان را به روی زیبایی‌های این فرش‌ها بسته‌ایم. به نظر من این حراج، فرصتی برای معرفی و تبلیغ درباره هنر ایران است. نمونه این اتفاق را می‌توان در تأثیر کتاب‌های چاپ‌شده مولانا، در سطح جهان دید. از زمانی که چاپ کتاب‌های مولانا جلال‌الدین رومی در سراسر دنیا رواج پیدا کرده، بسیاری از مردم دنیا با هنر این شاعر پارسی‌گوی آشنا شدند و امروز قرار است فیلمی درباره او ساخته شود. البته ممکن است از این رهگذر شیطنت‌هایی هم در معرفی شخصیت مولانا اتفاق بیفتد اما به نظر من این اتفاق چندان مهم نیست. مهم این است که در ابتدای این فیلم نوشته می‌شود: مولانا، شاعر پارسی‌گوی. نتیجه این جریان همین خواهد شد که چند وقت قبل یک شهروند آمریکایی می‌گفت من ایران را از طریق رومی شناختم. ما باید قدر چیزهایی که داریم را بدانیم. آنچه درطول دوران برای ما حیثیت و تاریخ آورده را باید ارج بنهیم. سوابق هنر و تاریخ ایرانی شعر، فرش و نقاشی را درخود دارد. وظیفه ما انتقال این داشته‌ها به سایر نقاط ایران است. دوستان فعال در حراج ملی، جوانان علاقه‌مند به هنر ایرانی هستند و اغلب در زمینه فرش تخصص دارند. این گروه با عشق به فرش ایرانی درجریان اجرای این حراج قرار گرفته‌اند. ازنظر من، هنرمندان ما در سایر ساحت‌های هنری باید به این حراج بیایند و هنر فرش ایرانی را ببینند.


تعداد بازدید :  227