قاسم پورحسن استاد دانشگاه
یک مقایسه اجمالی میان دانشجویان دانشگاههای ایران با دانشجویان کشورهایی که از لحاظ رشد برابر ایران باشند مانند مالزی، ترکیه و حتی قزاقستان حقیقت این است که دانشجویان ایرانی از کتابخانههای خوبی بهرهمند نیستند، امکانات مناسبی ندارند، حمایتی برای خرید کتاب ندارند و . . . به اعتقاد من وزارت علوم و وزارت ارشاد هیچ زیانی را متحمل نمیشوند اگر در طولسال با بستن قرارداد با دانشگاهها بنهای تشویقیای را در اختیار دانشجویان قرار بدهند بهخصوص دانشجویانی که در تحصیل کوشا هستند. چون هم خرید کتاب رونق میگیرد و هم اینکه وضع علم در جامعه بهبود مییابد. متاسفانه دانشجویان خیلی کم کتاب میخوانند و زمانی که دلیل آن را جویا میشویم از شرایط اقتصادی خود گلهمند هستند؛ از توان خریدی که ندارند. نکته قابل تامل این است که بیشتر دانشجویان سر کلاسها گلهمند هستند از وضع غذایی که دارند. یعنی به لحاظ بهداشت، غذا. درواقع در این موارد ما از یک کیفیت نیمه استاندارد در مقایسه با کشورهای همتراز برخورداریم. اگرچه برخی از دانشگاهها تلاشهای مطلوبی در حمایت از دانشجویان انجام دادهاند؛ از حیث خوابگاه، از حیث غذا، از حیث سلامت اما بسیار ناچیز است. اگر نگاهی گذرا به کشورهای درجه یک بیندازیم این ناچیز بودن را بیشتر احساس میکنیم بهعنوان نمونه در دانشگاه بازل سوئیس، دانشجو محدودیت زمانی برای استفاده از کتابخانه ندارد، کیفیت غذای مصرفی دانشجو و خوابگاههای در اختیار آنها همگی مطلوب هستند و دانشجو با فراخبال تنها به مطالعه و تحصیل مشغول است. در ایران اگر دانشجو در ترم آخر از دو واحد درسی بیفتد به دلیل اینکه یا پول ثبتنام را ندارد یا ناتوان از پرداخت هزینه خانه است- چون بعد از اتمام ترمها دانشگاه مسئولیتی از حیث خوابگاه دانشجو برعهده نمیگیرد - باید ترک تحصیل کند. به اعتقاد من، ما سرمایهگذاری خوبی در دانشگاهها انجام ندادیم. لازمه این امر این است که ما توجه ویژه به دانشجو داشته باشیم. دانشجو سرمایه کشور است. ؛ سرمایهای که میتواند در آینده وضع ایران را تغییر بدهد. خوابگاه و غذا ابتداییترین مسائل هستند. ما هیچ حمایت اقتصادی،معنوی و پشتیبانی که میتوانیم داشته باشیم را به عمل نمیآوریم. دانشجو را رها میکنیم و همه مسئولیتها را به گردن دانشجو میاندازیم خب طبیعی است که از لحاظ کیفی این دانشجو رشد نمیکند. بهداشت، سلامت، غذا، خوابگاه، نیازهای علمی، کتابخانه و... همگی نیازهای اساسی و ابتدایی هر دانشجو در دنیا شناخته میشوند. دانشگاههایی که پیشرفت کردهاند به این نیازها توجه کردهاند. من کمتر دانشگاهی را درایران سراغ دارم که دانشجویانش از وضع خوابگاهها شکایت نداشته باشند. این مسأله مهمی است که چرا بعد از گذشت این همهسال ما چرا همچنان به دانشجو بهعنوان منبع درآمد نگاه میکنیم نه سرمایه انسانی. این نشاندهنده این ضعف است که ما هیچ مطالعه جدی در زمینه نقش دانشجویان در پیشرفت کشور در دوران پس از دانشجوییشان نداریم. بسیاری از کشورها دانشجویانشان را حمایت اقتصادی میکنند برای اینکه اطمینان دارند از علم آنها میتوانند، بهره ببرند. ما مراکز تحقیقی بسیاری داریم که در کارهای پژوهشی اعتنایی به دانشجویان مقطع دکترا نمیکنند. به اعتقاد من هیچ دلیل منطقی پشت فشار مالی آوردن به دانشجو در ایران وجود ندارد. دانشجویان ما در شرایط خوبی نیستند هم از نظر بهداشت، هم خوابگاه، هم غذا، هم کتابخانه و . . . واقعیت این است که دانشجو باید در دوران تحصیل از آرامش اساسی برخوردار باشد. درحال حاضر ما حداقل آرامش را در میان دانشجویانمان نمیبینیم که صدمه بزرگی است که باید وزارت علوم و خود دولت در حقیقت باید نسبت به آن تأمل دقیقتری کنند.