کرمانشاه که اکنون مهمترین شهر غرب ایران به شمار میآید، در گذشتههای دور نیز پایتخت دوم ساسانیان بوده است. این منطقه در واقع به دلیل آبوهوای معتدل، مکانی برای تفریح و خوشگذرانی شاهان این سلسله بوده است. آثار ارزشمند فراوان همچون طاق بستان، کتیبه بیستون و معبد آناهیتا در این منطقه از همان دوره برجای مانده است. تنوع ويژگيهاي طبيعي و اقليمي و وجود بيش از 600 اثر تاريخي در كرمانشاه، اين سرزمین را به يكي از ديدنيترين مناطق ايران تبديل كرده است. بنابراین اگر در این تابستان قصد سفر دارید، آمدن به سوی کرمانشاه که به دلیل گوناگونی آبوهوایی، قومی و مذهبی به هندِ ایران مشهور شده است، سودمند میتواند باشد. سراسر کرمانشاه از نظر آبوهوایی، چهار فصل در یک زمان است؛ برای نمونه، در یک زمان، قصر شیرین آبوهوایی گرم، سنقر و پاوه اقلیمی سرد و کرمانشاه آبوهوایی معتدل دارند. هریک را بخواهید، سوی آن میتوانید بروید. افزون بر جاذبههای تاریخی این منطقه همچون طاق بستان، بیستون، تکیههای بیگلربیگی و معاونالملک، مسجد عمادالدوله و معبد آناهیتا، کرمانشاه از جاذبههای طبیعی سرشار است؛ مکان هایی چون سراب نیلوفر، سراب یاوری، سراب قنبر و غار قوریقلعه، گردشگران را همواره به سوی خود کشاندهاند. برای آشنایی با تعداد بیشمار آثار تاریخی این منطقه، افزون بر سفرنامههای هوگو گروته و ویلیامز جکسن، خواندن کتاب «جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان» اهمیتی فراوان دارد. محمدعلی سلطانی، خوشنویس و پژوهشگر سرپلذهابی این کتاب را نگاشته و نخستین بار در سال 1370 در سه جلد و بار دوم در سال 1380 در 10 جلد منتشر کرده است. این کتاب با وجود تفصیل، آگاهیهایی جامع و دقیق به خواننده میدهد. همچنین در کتاب دو جلدی «کرمانشاه در یک نگاه» نوشته وحید رحیمی، تاریخ، تمدن و فرهنگ كرمانشاهان ذیل سیزده بخش به تفصیل شناسانده میشود. بناها و آثار تاریخی کرمانشاه در فصل چهارم از جلد نخست آن بررسی شده است؛ با گذری بر این فصل، از مهمترین مکانهای دیدنی و تاریخی کرمانشاه میتوان آگاه شد. دیگر فصلهای این کتاب، به جغرافیای طبیعی کرمانشاه، پیشینه تمدن در این شهر، وجه تسمیه و نیز بزرگان و مفاخر آن بازمیگردد. سفرنامه اولیویه نیز برای شناخت کرمانشاه، توصیفهایی دارد. پزشک و گیاهشناس فرانسوی نیز که در زمان آقامحمدخان قاجار به ایران آمد، درباره معبدآناهیتا در کنگاور مینویسد «در جهت سفلی ده، در تلی از سنگها آثاری مرتفع بود که از قطعات بزرگ سنگهای مرمر با شفته گچ و ساروج ساخته بودند که در روی آن، نه ستون از مرمر خاکستری نهاده بودند که هنوز تنه بعضی از آنها باقی بود. این ستونها از چندین قطعه مرکب بودند و پنج قدم قطر آنها بود که از انتهای آنها معلوم میشد. طرف شمال با بقیه اختلاف داشت. در آن نیمه ستونهایی مشاهده افتاد که به دیوار تکیه داده بودند. چون این قسمت به ده متصل بود، بیشتر خرابی به این قسمت رسیده بود».