شماره ۹۳۱ | ۱۳۹۵ يکشنبه ۷ شهريور
صفحه را ببند
اسطوره‌های بیستون

مهتاب چهارطاقی، نویسنده وبلاگ «قصه‌گو؛ کوله‌باری از سفر و قصه» برای سفر به کرمانشاه ما را با خود همراه می‌کند «روزی که سفرمان را به کرمانشاه آغاز کرده بودیم اصلا فکرش را هم نمی‌کردیم که اینهمه مکان دیدنی در این خطه از سرزمینمان جا خوش کرده باشد. می‌زنیم به قلب شهری که روزگاری دور در میانه راه شاهی، بین هگمتانه و تیسفون قرار داشته و چنان آباد و پرآوازه بوده که بزرگترین معبد ایزدبانوی آبها در آن بنا گردیده؛ معبدی باشکوه درخور مهمترین الهه ایران باستان. در ورودی معبد دو ردیف پلکان به حالت قرینه به چشم می‌خورد؛ یک ردیف 26 پله و ردیف دیگر 21 پله سنگی دارد بین سنگ‌ها هیچ ملاتی به کار نرفته و با بست‌های آهنی و سربی به هم وصل شده‌اند. ستون‌های سنگی معبد با آن درخشش عجیب و ماورایی که از اعماق تاریخ میاید شاید سالم‌ترین و پرابهت‌ترین بخش بنا باشد؛ ستون‌هایی که نمونه‌اش را در هیچ بنای تاریخی دیگری نمی‌توان یافت. ستون‌هایی که بر فراز دیواری به ضخامت پنج متر بنا گردیده‌اند. امروز از این معبد باشکوه که روزی در آن الهه آبها، زمین و باروری، پرستش می‌شده و در زمره مقدس‌ترین اماکن مذهبی بوده، جز مشتی ستون سنگی فروریخته بر سینه خاکی لم‌یزرع با آن یادگارهای کریه نوشته‌شده بر روی آنها چیزی باقی نمانده. اینک کوه مقدس بغستان «بیستون» پیش روی ماست؛ همان بیستونی که هزار قصه و افسانه را در دل خود جای‌داده، همان که مرز بین خیال و واقعیت را درهم‌شکسته و حالا این ماییم که باید واقعیت را از دل افسانه بیرون بکشیم. سالیان سال همه رهگذرانی که نگاره‌های این کوه را می‌دیدند این قصه را واقعیت می‌پنداشتند. اما از آنجاییکه همه ما این تراژدی عاشقانه را دوست داریم، فرهاد و شیرین و خسرو، در قلب‌هایمان اسطوره‌های بیستون باقی ماندند. حتی اگر همه آن قصه‌ها هم افسانه باشد 28 اثر ثبت ملی شده اینجا، واقعیت محض است. غار شکارچیان در بیستون فضاییست 35 متری که از چهل هزار سال قبل پناهگاه شکارچیان بوده و آنها لاشه شکار را با خود به اینجا آورده و قصابی می‌کردند. به جز این غار کوچک چهار غار دیگر نیز در دل مجموعه قراردارد که همگی کاربردی مشابه داشته و ثبت ملی شده‌اند. خوبی‌اش این است که اینجا می‌شود همه ادوار تاریخ را مرور کرد از عصر حجر بگیر تا دوره معاصر. علاوه بر کتیبه داریوش به عنوان بزرگترین کتیبه جهان، مجسمه هرکول نیز در محوطه تاریخی بیستون قرار دارد. بعد از دوران مادها و هخامنشیان نوبت به سلوکیان میرسد که اسکندرمقدونی پایه‌گذارش بود. آنها نیز مجسمه هرکول پرآوازه‌ترین قهرمان اسطوره‌ای کشورشان (یونان) را بر سینه کوه تراشیدند و به یادگار گذاشتند. هرکول (هراکلیوس) که چندان هم هرکول به نظر نمی‌رسد و فقط حدود دو متر قد دارد، لخت و عریان بر روی پوست شیری نشسته. پشت سرش کتیبه و نقوشی حجاری شده، نقش یک درخت زیتون که به شاخه‌های آن تیردان و کماندان آویزان است و در کنارش گرزی مخروطی شکل دیده می‌شود. همچنین باید به کتیبه شیخ‌علی‌خان زنگنه، نقش برجسته گودرز و کاروانسرای صفوی در این محوطه تاریخی اشاره کرد».
برگرفته از وب‌سایت مهتاب چهارطاقی به نشانی
 www.m4taghi.blogfa.com


تعداد بازدید :  184