شماره ۹۳۱ | ۱۳۹۵ يکشنبه ۷ شهريور
صفحه را ببند
این شماره: چینی بندزن‌ها
دل‌های نازک ما و چینی‌های شکسته‌شده!

اشکان مرادی| روزگاری در کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر راه می‌افتاد و داد می‌زد «چینی بندزن اومده، چینی شکسته رو بند می‌زنه.» با کیسه‌ای بر پشت گشت می‌زد تا کسی صدایش کند. زمانی که چینی شکسته برایش می‌آوردند، کنار کوچه بر زمین می‌نشست، کیسه‌اش را باز می‌کرد و کمان و سندان و چکش و مفتول و خمیرهای بندزنی‌اش را بیرون می‌آورد. گاهی به کمک انگشتان  پا و کف پا قطعه شکسته را کنار هم نگه می‌داشت و  بعد دو طرف محل شکستگی را سوراخ می‌کرد و مفتول را از آن عبور می‌داد، در آخر هم در محل کوک زامیشگه می‌زد (ترکیبی از آهک و سفیده تخم‌مرغ) تا محکم شود. آن زمان خبری از چسب‌های صنعتی نبود، هوا پاک‌تر و زمین تمیزتر بود. گاهی پیش می‌آمد که  قسمتی از چینی شکسته گم می‌شد و استادکار از قطعات چینی‌های شکسته‌اش استفاده می‌کرد. اگرچه بعد از پایان کارش قوری تعمیرشده شکل و شمایل عجیب و غریبی پیدا می‌کرد، اما آن قوری یا ظرف چینی مجددا به خانه بازمی‌گشت و تا مدت‌های مدید مادر در آن چای خوش عطر خودش را دم می‌کرد و اهالی خانه در آن غذا می‌خوردند.
قدیم‌تر‌ها یعنی بعد از این‌که کاسه‌ها و ظروف مسی در خانه‌ها کمتر شد، بخش عمده‌اي از ظروف منازل همانند کاسه، بشقاب، قوري و ... از جنس چيني بود. اين چيني‌ها به تلنگري بند بود و در اثر ضربه‌اي مي‌شکست. زنان خانه در طول ‌سال تکه‌هاي شکسته چيني را تا آمدن چيني‌بند‌زن نگه مي‌داشتند. چيني‌بند‌زن هر از چند گاهي مي‌آمد و در مدت کوتاهي اهالي محل متوجه مکان حضور وي که ممکن بود اندکي نسبت به ‌سال گذشته تغيير کند، مي‌شدند و ظروف چيني را براي ترميم به نزد چيني‌بند‌زن مي‌آوردند. ابزار کار چيني‌بند‌زن بسيار ساده بود و شامل جعبه يا همان ميزکار، مته، کمان کوچک (ابزار محرک براي چرخاندن سرمته)، چسب مخصوص و تسمه‌هاي بسيار باريک و ظريف مي‌شد. چيني‌بند‌زن، چيني‌هاي شکسته را تحويل مي‌گرفت و به مرور يک‌به‌يک با کمان و مته محل‌هاي مورد نظرش را سوراخ مي‌کرد، تکه‌هاي شکسته را با چسب مخصوص چيني مي‌چسباند و با بندهاي کوچک فلزي (تسمه‌هاي فلزي باريک) ظروف را به هم وصل مي‌کرد. پس از ترميم هر يک از ظروف به‌ازاي دسترنج آن مقداري گردو، بادام، گندم يا بعدها به‌ازای هر بند یک قران دريافت مي‌کرد. اقامت چيني‌بند‌زن بستگي به تعداد چيني‌هاي شکسته اهالي داشت و معمولا پس از سپري شدن 10 تا 15 روز محل خود را براي کار در محله‌اي ديگر ترک مي‌کرد. از اين لحظه به بعد چنانچه ظرف چيني خانواده‌اي مي‌شکست بايستي تا دفعه بعد تکه‌هاي شکسته را براي ترميم نگه مي‌داشتند و از استفاده آن محروم بودند. نسل‌هاي قبل به خوبي اين خاطره‌ها را به ياد دارند.
قدیم‌تر‌ها به راحتی چیزی را دور نمی‌ریختند، یا اگر هم می‌خواستند دور بریزند حساب و کتاب می‌کردند. مثلا ارزش شی شکسته در مقابل تعداد بندها و دستمزد آن را می‌سنجیدند و اگر از لحاظ اقتصادی به صرفه مشتری می‌بود این کار انجام می‌شد وگرنه ظرف یا شی چینی دور انداخته می‌شد.
امروزه دیگر هیچ خبری از مرد دوره‌گرد چینی‌بندزن نیست و ظروف و قوری چینی در خانه‌ها به محض لب پر شدن به سطل زباله انداخته شده و یک قوری سالم و نو خریداری شده جایش را می‌گیرد. می‌توان از وجود چنین شغل‌هایی پی به بردباری و قناعت مردم زمان‌های گذشته برد. ببینید آنها که نسبت به لوازم بی‌جان و اسقاطی خانه‌های‌شان این‌قدر وفادار بودند، چه عطوفت و مهربانی را نثار یکدیگر و مخصوصا بزرگترهای خانواده و فامیل خود می‌کردند. به قول دوستی اشیا دیگر ارزش گذشته‌شان را ندارند و شاید همین ریشه اکثر مشکلات زندگی ما باشد، این دوست می‌گفت حتی اگر برای پلاستیکی که این‌قدر بدش را می‌گوییم ارزش قایل شویم دیگر به راحتی دورش نمی‌ریزیم.


تعداد بازدید :  219