شهاب پاکنگر طنزنویس
ممکن است شما اول مهر ماه، درحالیکه دانشگاهتان را نمیبینید، بروید دانشگاه. چون انگار وزارت علوم تصمیم گرفته «برای ارتباط بیشتر بین جامعه و دانشگاه، دیوارهای دانشگاه را حذف کند.»
ما نشستیم ببینیم دیگر چه چیزهای دیگری را میتوان از دانشگاه حذف کرد تا ارتباط با جامعه قویتر شود، ولی چیزی به ذهنمان نرسید. برای همین خوابیدیم و کلی چیز به ذهنمان رسید که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم. نکته اخلاقی این مداقه، این بود که ما فهمیدیم اساسا این افکار نشسته به مخیله آدم خطور نمیکند و حتما باید خوابیده فکر کرد.
الف) به نظر ما وقتی قرار است دیوار دانشگاه خراب شود، خب یک ضرب بیاییم ساختمان دانشگاه را خراب کنیم. یک فرش پهن میکنیم کف زمین. دانشجوها هم به شیوه مکتبخانههای قدیم، روی آن مینشینند و درسشان را میخوانند. حتی میتوانیم همان نظام تنبیهی فلک کردن را دوباره به چرخه آموزش کشور برگردانیم تا دانشجو جماعت آنقدر وقیح نشود. نگران کادر اداری هم نباشید، یک گوشهای را برای آنها در نظر میگیریم تا مثل سابق جواب هیچکس را ندهند.
ب) ما که داریم حذف میکنیم، الان بیاییم برای یکدست شدن جامعه، رشتههای دانشگاهی را حذف کنیم. چه عیبی دارد همه دانشجوها یک چیز یکسان یاد بگیرند و بعدش مثل بچه آدم بروند با تاکسی اینترنتی کار کنند؟ دانشگاه واقعی کف خیابان است، این سوسول بازیهای دکتر مهندسی فقط باعث میشود دانشجو از دانشگاه اصلی عقب بماند.
ج) یکی از مهمترین گامهای اصلاح نظام آموزش کشور، حذف دانشجویان دختر است. الان نصف پذیرفته شدگان دانشگاههای کشور دخترند. لابد اینها دو روز دیگر انتظار دارند بروند سرکار و آنجا هم خانم مهندس صدایشان کنند. البته ما قول میدهیم بعد از حذف دانشجویان دختر، بعضی از آنها را «خانم مهندس» یا حتی «خانم دکتر» صدا کنیم، به شرطی که بگردند و شوهر دکتر مهندس پیدا کنند.
د) الان دست به حذفمان خوب شده پس بیاییم دانشجویان را از بیخ حذف کنیم. ما قدیم رویمان نمیشد جلوی بابایمان پایمان را دراز کنیم، اما این بچه پرروهای جدید، یاد گرفتند سر هرچیزی اعتراض کنند و اسمش را بگذارند مطالبهگری! البته قرار نیست ما بعد از حذف دانشجویان به ساحت دانشگاه بیاحترامی کنیم، استاد وظیفهاش علم آموزی است، حالا چه با دانشجو چه بدون آن. اساتید میتوانند بیایند درسشان را بدهند و چون دیگر دیواری هم در کار نیست، مردم میتوانند تماشا کنند و فکر کنند آمدهاند عبرت بگیرند.
ه) اگر اساتید واقعا دوست دارند استندآپ کمدی اجرا کنند، بروند فصل جدید خندوانه ثبت نام کنند! زمین به این خوبی را برای چی الکی حرام کنیم. بهتر است اساتید دانشگاه را هم از چرخه آموزش کشور حذف کنیم و همه دانشگاهها را بکوبیم و یک برج درست حسابی بسازیم که به چرخه اقتصاد کشور کمک شود.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که اگر قرار شد دیوارهای دانشگاه را حذف کنیم، اولا برای دانشگاه علوم تحقیقات یک تابلوی «خطر مرگ!» بگذاریم! چون مردم عادی مثل دانشجوهای آنجا با محیط آَشنا نیستند و ممکن است تلفات زیادی به بار بیاید. ثانیا حداقل پیادهروهای آقایان و خانمها را تفکیک کنیم. چون آن دوستان مهربانِ جلوی در که عادت داشتند بگویند «خانمم! یه لحظه!» اینجوری ممکن است اذیت شوند.