سحاب شکیبا| نوشتهاند: «از مهمترین عرصههای فضای مجازی شبکههای اجتماعی و پیامرسانها است. با وجود قابلیتهای مهم داخلی و بهرغم راهاندازی شبکه پیامرسان داخلی قبل از فراگیری شبکههای خارجی، جریان حاکم بر وزارت ارتباطات -در سایه انفعال دبیرخانه شورایعالی فضای مجازی- با بیاعتنایی به ظرفیت داخلی و متقابلا فراهمسازی آزادی عمل برای پیامرسانهای خارجی، بلکه حمایت موثر از برخی از آنها، با نقض قوانین نظام اسلامی، کشور را به جولانگاه شبکههای خارجی و مخالف نظام تبدیل کرده است.»* ولی ننوشتهاند که وقتی بسیاری از شبکههای ارتباطی به هر بهانه و دلیلی بسته میشود، مردم ناخودآگاه به سمت یکی دیگر کشیده میشوند و چنان اجتماع میکنند که دیگر نمیشود صفهایشان را شکست. آنهایی که -مثل فارس و ایسنا- رفته بودند، هم دارند برمیگردند؛ چون رسانه اجتماع میخواهد و نه اتاق خلوت.
نوشتهاند: «با پیگیریهای به عمل آمده و تحقیقات میدانی انجامشده، به دست آمد: شبکههای پیامرسان ایرانی ظرفیت تأمین نیازهای داخلی را دارند؛ اما برخی از دستاندرکاران، با عدم ارایه امکانات لازم به آنها، ازجمله امکاناتی که در اختیار تلگرامطلایی و هاتگرام گذاشته شده، درصدد ناتوانمند نشاندادن آنها در پاسخگویی به نیازهای داخلی هستند» و ننوشتهاند چه مبلغ هنگفتی از بودجه عمومی برای حمایت از این پیامرسانها -در این اوضاع اقتصادی- هزینه شد و چه عدد کوچکی مخاطب جمع کرد. ننوشتهاند در شرایطی که بحران اقتصادی و تحریمهای پیش رو مهمترین دغدغه دولت و مردم است، بندکردن به قضیه فراموششدهای چون تلگرام، چه توجیهی دارد و چه دردی از مردم دوا میکند یا به دردشان میافزاید. ننوشتهاند اساسا تخصص نویسندگان این نامه است که درباره عملکرد بیگدیتا یا تأثیر پول اینترنتی نظر بدهند یا خیر؟
نوشتهاند: «دو خواسته مشخص داریم: اجرای فوری قانون مسدودسازی تلگرام و جلوگیری کامل از فعالیت فیلترشکنها، بهویژه فعالیت دو پوسته تلگرام طلایی و هاتگرام؛ فراهمکردن مقدمات مسدودسازی شبکههای خارجی مغایر با قوانین کشور، بهویژه اینستاگرام (که فساد آن از جهاتی بیش از تلگرام است).» ننوشتهاند که در همه این سالها در ازای این همه بگیر و ببندها و بستن و فیلترکردنها، چه دستاوردی داشتهایم؟ ماهواره ممنوع شد، آیا پشت بامهای بسیاری پر از بشقاب نیست؟ عملیات راپل اجرا شد، آیا دستاوردی داشت و میشد ادامهاش داد؟ توییتر فیلتر شد، آیا الان همه مسئولان مهم نظام در این شبکه اجتماعی عضو نیستند و توییت نمیکنند؟ تلگرام و اینستاگرام تجربهای همانند همه اینها. چرا میخواهیم و اصرار داریم در هر شرایطی (چه شرایط سخت اقتصادی باشد و چه شرایط آرام اجتماعی) چرخ را دوباره اختراع کنیم و تجربه را دوباره بیازماییم؟ آیا وقتش نرسیده که بهجای ایدههای درخشانی چون اجبار نصب اپلیکیشنهای ارتباطی داخلی در موبایلهای وارداتی (که از آن ایدهها و حرفهاست و خدا میداند چه هزینهای به هزینههای کشور اضافه میکند و چه مکافاتهایی میزاید) تصمیمی شجاعانه بگیریم و اشتباه را با اشتباه جبران نکنیم؟ باور کنید هنوز فرصت هست، هنوز میشود به شجاعت و اصلاح امور امید داشت.
پینوشتها:
ایده این یادداشت از متن توییت علیرضا معزی (دبیر شورای اطلاعرسانی دولت) الهام گرفته شده با این متن: «فیلترینگ اینستاگرام؟ ماهواره را ممنوع کردیم، حالا بعضی از حزباللهیترینها هم ماهواره دارند! مدافعان سرسخت فیلترینگ تلگرام هم این روزها با توجیهی مثل فعالیت در هاتگرام، بازگشتهاند! توییتر فیلتر است، اما عالیترین مقامات هم در این شبکه حضور دارند! وقت تصمیمی شجاعانه نرسیده است؟»
*بخشهای داخل گیومهها از نامه جمعی از طلاب حوزه علمیه قم خطاب به رئیس قوه قضائیه برداشت شده است که دیروز در خبرگزاریها منتشر شد.