چگونه در شرایط سخت زنده بمانیم؟ | شهاب نبوی| به جرأت میتوانم بگویم که اینجانب به غیر از چند روز اولی که به دنیا آمده بودم و منتظر بودند ببینند قیافهام به چه کسی میرود که آخر سر هم معلوم نشد به چه کسی رفتهام و هنوز هم بین اعضای خانواده در این مورد بحث است، باقی ایام زندگیام را در شرایط سخت و پیچیدهای گذراندهام. برای همین حالا با کولهباری از تجربه میتوانم شما را راهنمایی کنم که در شرایط حساس کنونی چطور زندگی کنید که زندگی شما را نابود نکند. اولین سفارش من به شما این است که تا جا دارد، بخوابید. تا به حال در طول تاریخ مشاهده نشده که شخصی خواب بوده باشد و از گرسنگی بمیرد یا خواب باشد و نوسانات قیمت باعث شود که سکته کند. خواب باعث میشود که شما برای ساعاتی از آنچه دور و برتان میگذرد، بیخبر باشید. اگر خوابتان هم نبرد، بیایید دفتر من، یه متاعی بهتان میدهم که تخت بخوابید. مورد بعدی این است که بروید زندان. زندان این روزها برای خودش نعمتی است و حتی میشود آن را با هتل مقایسه کرد. بروید بقالی و یه بسته نون بدزدید تا دستگیرتان کنند و بروید زندان. روی مهریه همسرتان هم میتوانید حساب کنید. هر چه توی دلتان در عرض این چند سال جمع شده، بریزید وسط هال و پذیرایی خانه تا برود مهریهاش را به اجرا بگذارد. در زندان غذا هست، جای خواب هم هست و با هفتهای پنجاه تا صد هزار تومان میتوانید بهترین زندگی را بکنید. یک سفارش ویژه هم دارم که گذاشته بودم به آشناهای خودم بدهم اما اشکال ندارد، به شما هم میگویم. یک ضربه کاری به سر خودتان وارد کنید تا دیوانه شوید. دیوانهها کمتر غصه میخورند. پدرم همیشه تا من را میدید، میگفت: «خوش به حالت، دیوونهای هیچی نمیفهمی.» شما هم سعی کنید، دیوانه باشید.»