محمد باقرزاده| خبر که آمد، موجی از شادی و نشاط، فضای شبکههای اجتماعی را فرا گرفت و زنان برای عبور از درهای همیشهبسته آزادی، آماده شدند؛ پخش فوتبال ایران- اسپانیا در ورزشگاه یکصد هزارنفری آزادی آنهم به صورت خانوادگی.
حالا این حضور زنان و کودکان بود که تصویر تازهای در محوطه منتهی به استادیوم ساخته بود؛ تصویری با رنگ و شعارهای متفاوت. دستفروشها زودتر از همیشه خود را به این گردهمایی رسانده بودند و در کنار فروش کلاه، پرچم و بوقهایی در حمایت از تیمملی، همین وسایل را با رنگ آبی یا قرمز هم میفروختند. «ثنا» پرسپولیسی دوآتیشهای که هیچگاه نتوانسته بود فوتبال تیم محبوبش را از روی سکوهای ورزشگاه تماشا کند، پرچم پرسپولیس را خرید و دور گردن خود گره رد؛ کلاهش اما به رنگ پرچم ایران است. فروشنده پرچمهای آبی هم میگفت که فروش خوبی داشته و بیشتر خانمها از او خرید کردهاند.
عقربهها، ساعت ۸شب را نشان میداد و همزمان که موج جمعیت به سمت درِ غربی ورزشگاه نزدیک میشد، پچپچها شروع میشد که تاکنون به هیچکس اجازه ورود داده نشده و امکان دارد پخش بازی لغو شود. حالا دیگر خبر رسمی شده بود و ماموران انتظامی مدام اعلام میکردند که فوتبال در ورزشگاه پخش نمیشود و از مردم میخواستند که به خانههای خود برگردند. کمکم رفتارهای محترمانه این ماموران تغییر کرد و اجبار برای ترک محوطه اطراف استادیوم بیشتر شد. اعتراضها هم بیشتر و بیشتر شد و کسی علاقهای به ترک این منطقه و از دستدادن این تجربه متفاوت از ورزشگاه آزادی نداشت. در غربی در محاصره نیروهای انتظامی بود و امکان نزدیکشدن به آن وجود نداشت. مردم بلیتهای خود را بالا گرفتند و از حق خود برای تماشای این بازی سخن میگفتند اما هیچ اثری از خبری امیدبخش دیده نمیشد. خبرگزاریهای رسمی و کانالهای تلگرامی بهطور گسترده، خبر منتفیشدن این رویداد را پوشش میدادند و حدود ساعت ۲۱ هم پیامکی از سینماتیکت، کار را یکسره کرد: «با سلام، مشتری گرامی با عرض پوزش به اطلاع میرساند تماشای مسابقه فوتبال ایران- اسپانیا لغو گردیده است. طی چند روز آینده مبالغ به حساب شما بازگردانده میشود.»
در کنار ترافیک افرادی که همچنان به سمت ورزشگاه روانه میشدند، ترافیکی هم در مسیر بازگشت وجود دارد؛ آنها که نمیخواستند تماشای فوتبال تیمملیکشورشان با یکی از مدعیان اصلی قهرمانی دنیا را از دست دهند، آزادی را ترک کردند اما پیش از آغاز بازی، خبر تازهای منتشر شد و سامانه فروش اینترنتی بلیت هم در پیامکی از بازشدن درهای ورزشگاه خبر داد ولی بازماندگان، دیگر فرصتی برای برگشت نداشتند. درهای «آزادی» باز شد و مثل همیشه بازماندگانی داشت؛ بازماندگانی ناراحت اما امیدوار به روزهای آینده.