شهروند| درههاي سبز، درياچه و رود پر آب، خانههاي كاهگلي، كپر، مضيف و دامهاي درحال چرا و يك صبحانه كامل با پنير و نان محلي؛ اينها تصوير يك روز بهاري دور از هياهو و ترافيك شهر است. رفتن به روستا و دور بودن از خيابانهاي شلوغ و پر دود شهر، نقشه خوبي براي روزهاي تعطيلسال جديد است كه اگرچه رونق اقتصادي را در روستا رقم خواهد زد بايد با آگاهي گردشگران همراه باشد. روستاگردي، جاذبه جديد توريستي است كه از چندسال قبل مورد توجه ايرانيها هم قرار گرفت. مردم به سمت كوير مرنجاب رفتند، سفر به چشمههاي باداب سورت، درياچه نئور اردبيل، درياچه چورت در استان مازندران، درياچه اوان در جاده پر و پيچ و خم الموت و جزيرههاي جنوب مثل هرمز يا هنگام آنقدر تكرار شد و تورهاي گردشگري براي ديدن منظرههاي بكر و زيبا به اين مناطق به راه افتاد اما بعد از مدتي سر و صداي جوامع محلي و فعالان گردشگري در آمد. قرار بود با ورود گردشگران به روستا، كمي هم به اقتصاد درحال ركود روستاييان كمك شود اما گردشگران بدون آگاهي از موقعيت منطقه و بايد و نبايدهاي سفر هر جا كه رفتند جز آلودگيهاي زيستمحيطي و تخريب ظرفيتهاي محلي، ناهنجاريهايي هم رقم زدند تا جايي كه مردم برخي روستاها با نصب تابلوهايي ورود گردشگران را به منطقه زندگيشان ممنوع كردند. اویس کیانی، رئیس انجمن گردشگری کشور درباره اهميت توجه به جوامع روستايي بهعنوان مقصد گردشگري به «شهروند» میگوید: «در بحث گردشگری مسئولانه همیشه مهمترین سرتیتر سفر، احترام به جامعه محلی بوده و هست. مسافر باید لذت توأم با احترام به میراث ملموس و ناملموس و محیطزیست مقصد را در نظر داشته باشد. بنابراين بايد آموزش و فرهنگسازی از طریق رسانهها و انتقال شاخصهای فرهنگی کدهای اخلاقی مطابق با استانداردهای توسعه پایدار را به اقشار مختلف در دستور كار قرار داد.» او درباره اقدامات مردم محلي در مقابل گردشگران میگوید: «جامعه محلی هم در گردشگری مسئولانه نسبت به مسافر سهیم است. بدان معنا که وقتی کیفیت خدمات خود را به نوبه خود و در وسع بومی خود در بهترین کیفیت و با درجه بهداشت بالاتری عرضه کند قطعا به این چرخه کمک کرده است. این جاده دوطرفه است و در دوره زمانی متناوب این بده بستان سالم باعث رونق گردشگری میشود. همانطور که مسافر باید به قصد و نیت تجربهگرایی در قالب اجتماعی و فرهنگی سفر کند میزبان هم باید بداند اختلاف فرهنگی مسافرش نهتنها باعث تضرر او نیست بلکه باعث افزایش و توسعه نگاه اوست. اغلب این مکانیزم به کندی پیش میرود زیرا در برخی جوامع حالت گارد و تدافعی وجود دارد. این مهم به دو دلیل رخ میدهد. نخست اینکه میزبان تجربه تلخی از حضور مسافران در جامعه پیرامونش داشته یا جامعه میزبان هنوز به ارزش افزوده حضور مسافر پی نبرده است.» كياني معتقد است اقداماتی که میتوان در اين مواقع انجام داد آموزش و ایجاد فرهنگی صحیح است تا از بنیان این روند صحیح پیش برود و توسعه یابد و برای اجتماع میزبان و میهمان ارزشآفرینی کند: «در گام نخست باید مسافران در این چرخه پیشتاز باشند و صحیح رفتار کنند و طبق الگوی معروف: سفرکنند، لذت ببرند و احترام بگذارند. مردم بايد به مقصد مدنظر خود سفر کنند و خاطره خوبي برای میزبان فراهم كنند تا ميزبان برای گامهای بعدی بتواند با نگاه خلاقانه به شکوفایی در امر میهمان نوازی صنعتی برسد. اگر این اتفاق بیفتد این چرخه به سلامت رشد خواهد کرد و ارگان نظارتی هم بستری برای تعالی دارد تا استانداردهای توسعه پایدار را پیاده سازی کند.»
آموزش فرهنگ گردشگري در روستا
قبل از معرفي مقاصد گردشگري
بسياري از كارشناسان معتقد به اهميت فرهنگسازي قبل از معرفي مقاصد روستاگردياند، مثل اشکان بروج، فعال و متخصص گردشگری، جهانگردی، اکوتوریسم و هتلداری. او در گفتوگو با «شهروند» به آسيبهاي وارد شده به مناطق روستايي از سوي گردشگران انتقاد كرد: «قبل از آنكه روستاهاي گردشگري را به مردم معرفي كنيم حتما بايد فرهنگ گردشگري را به آنها ياد بدهيم تا بدانند كه بايد ضمن بازديد از اين مناطق از تخريب آن جلوگيري كنند.» او معتقد است كه گردشگري روستايي هنوز آنقدري در ميان مردم ايران جا نيفتاده است كه بتوان مناطق خوب و بكر گردشگري را به آنها معرفي كرد: «رفتن به روستا آگاهي خاصي را ميطلبد اينكه بدانيم زباله را در طبيعت جا نگذاريم، در هر جايي آتش روشن نكنيم، هر چوبي هيزم نيست و شاخههاي درختان را قطع نكنيم. براي كمك به اقتصاد روستايي، خريدمان را حتما از اين مناطق انجام دهيم و غذاهاي سنتي آنها را بشناسيم و حتي مايحتاج يكي دو روزه خود را از آنها خريداري كنيم. در كوله فقط وسايل اوليه خود را بخريم. از جيغزدن در اين مناطق خودداري كنيم، هنجارهاي فرهنگي منطقه را رعايت كنيم، با مردم محلي ارتباط بگيريم و از آنها بهعنوان ليدر استفاده كنيم چون آنها بهتر مناطق گردشگري روستا را مي شناسند. براي آنها دستمزدي تعيين كنيم تا از اين طريق درآمدي هم كسب كنند اما از پرداخت مبالغ بيمورد به آنها خودداري كنيم.» جز آگاهي كه به گردشگران مربوط است، جوامع محلي هم بايد آمادگي لازم براي پذيرايي از گردشگران را داشته باشند؛ موضوعي که اشكان بروج هم درباره آن میگوید: «جامعه محلي هم بايد آمادگي داشته باشند تا گردشگري توسعه پيدا كند، صنايع دستي خود را معرفي و عرضه كنند، رستورانها و مهمانسراهاي محلي را توسعه دهند.» او معتقد است كه تاكنون پروژههاي كمي براي فرهنگسازي گردشگران روستايي انجام شده است تا به توانمندي دو طرف، بينجامد: «هميشه اينطور بوده است كه يك مقصد گردشگري معرفي شده است، مردم رفتهاند آنجا تخريب كردهاند و بعد از فعالان گردشگري براي كمك به جوامع محلي رفتهاند تا وضعيت افتضاح را به صفر برسانند، بنابراين سازمانهاي غيردولتي براي گردشگري رشد پيدا كنند تا بحث فروش و بازاريابي و غيره را به مردم ياد بدهند. از سوي ديگر، در حين اينكه تورها مردم را به اين مناطق ميبرند، آموزش و آگاهي دادن به آنها را هم آغاز كنند تا يادگيري از همين طريق نهادينه شود.» اين فعال گردشگري تمام مشكلات را ناشي از توسعه ناپايدار گردشگري میداند: «در سالهاي گذشته بهقدري گردشگر به سوباتان در ارتفاعات اردبيل از ييلاقهاي بينظير اين منطقه رفتند و كارهاي ناهنجار انجام دادند كه مردم آنجا گلايهمند شدند. در جزيره هرمز همه جا پر از زباله است و تا گردن در آنجا چادر زدهاند. چشمههاي باداب سورت از زيباترين مناطق گردشگري ايران با ورود گردشگران به آن، آسيب ديد. با ماشين روي سازههاي آن تردد كردند، در حالي كه سالها زمان ميبرد تا هر ميليمتر از رسوبات آهكي درست شود. درياچه چورت كياشهر و ساري و ۱۰کیلومتری روستای چورت هم همينطور، مردم آنقدر در آنجا چادر زدند و تردد كردند که مردم محلي، درياچه را بستند و گفتند ديگر مردم را راه نميدهيم.» او از كوير مرنجاب هم نام برد كه گردشگران طبيعت آنجا را از بين بردهاند: «بوتههاي منطقه را از جا درآوردهاند و با بيدقتي حيواناتي مثل قوچ و مار كه براي اكوسيستم آنجاست را زير ميگيرند. همه اينها باعث شده است تا جوامع محلي در اين مناطق ناراحت شوند و در مواردي حتي از ورود گردشگر به روستا جلوگيري كنند، بنابراين حتما بايد در ابتدا آداب گردشگري را به مردم ياد بدهیم و همينطور به جوامع محلي هم آموزش بدهيم.» بروج معتقد است كه در گردشگري جوامع روستايي عوامل اجتماع، اقتصاد، فرهنگ و محيط زيست با يكديگر در ارتباط هستند و اگر اجتماع، فرهنگ و محيط زيست اين مناطق آسيب ببيند، اقتصادي هم نخواهد بود. امیربهادر خلخالی، راهنمای گردشگری هم البته همين اعتقاد را دارد كه بايد به گردشگران و جوامع محلي آموزشهاي لازم را داد: «گردشگران بايد حداكثر درآمدزايي را براي روستاييان داشته باشند، اما به اين موضوع هم توجه كنند كه نوع پوشش و برخورد با روستاييان بايد به نحوي باشد كه آنها را اذيت نكند، چون مردم زنجان مذهبي هستند و خيلي روي مسائل اعتقادي حساسيت دارند.»
به كدام روستاها سفر كنيم؟
ادامه گزارش اما گفتن از همان مناطق بكر و دستنخورده روستايي است كه برخي فعالان گردشگري اطلاعات آن را در اختيار «شهروند» گذاشتهاند.
روستاهاي زنجان: روستاي قوزلوي زنجان در جاده تكاب به تخت سليمان، بهاری ديدني دارد و داراي تاريخ و زمينشناسي نابي است. خانههاي اين روستا مانند ماسوله پلكاني است و سقف يك خانه، حياط خانه ديگري است. اين روستا منظرهاي ناب با درهاي سرسبز دارد كه كوچههاي آن هم ماشينرو نيست و مردم در آن از هيزم و سوختهاي حيواني استفاده ميكنند. «شیت» روستایی در بخش شمالي استان زنجان است. فاصله این روستا تا مركز استان نزدیك به 126 كیلومتر است. در اين روستا غار شگفتانگیزي وجود دارد با افسانههایی گوناگون و شنیدنی. روستای شیلاندر يا چیلاندر هم در ۶۴کیلومتری شهر زنجان است؛ روستايي كه بعد از روستای تهم و روستای علیآباد با معماری پلكاني ساخته شده است. جاده منتهی به این روستا جاده زنجان- طارم است و البته بعد از سد تهم و روستای تهم با یک جاده فرعي خاكي به آنجا خواهيد رسيد؛ روستايي كه پر است از آبشارهاي فراوان. روستای درسجین در 15کیلومتری شرقی ابهر در استان زنجان قرار دارد. این دهستان قدمت چندصدساله داشته و از پنج طایفه اصلی و بزرگ تشکیل شده است که هر کدام در گذشته دارای بزرگانی بودند که اداره ده بر عهده آنها بود.
روستاي زنجيره عليا: اين روستا از توابع بخش مركزي شهرستان چرداول و در 8كيلومتري شمال شهر سرابله و 40كيلومتري مركز استان ايلام است. اين روستا يكي از روستاهاي قديمي و بزرگ استان ايلام است و تنگه باستاني زنجيره و امامزاده پيرحسين از آثار و يادمان تاريخي و مذهبي آن بهشمار ميرود. تنگه زنجيره در دوران گذشته اهميت سوقالجيشي داشته و هنگام حملات دشمنان بهعنوان مكاني جهت موضعگيري دفاعي مورد استفاده قرار ميگرفته است. قدمت اين روستا به بيش از دو قرن
مي رسد. چشمههاي دره بالادست روستاي زنجيره عليا از ديگر جاذبههاي طبيعي روستا بهشمار ميرود كه در بهار و تابستان به محل مناسبي براي استراحت و گذراندن اوقات فراغت گردشگران تبديل شده است. صنايع دستي روستاي زنجيره عليا شامل انواع قالي، گليم و جاجيم در طرحها و رنگهاي متنوع است كه توسط زنان و مردان روستا
بافته ميشود.
روستای درک: روستایی که داراي پاکترین ساحل ایران است كه هم ساحل ماسهای و هم صخرهای دارد. آب شيرين اين مجموعه در چند قدمی آب شور دریا از دل چاهها سر برآورده است. روستای درک زرآباد که به دلیل نزدیکی به منطقه آزاد چابهار به روستای درک چابهار هم معروف است، در 170کیلومتری جنوب چابهار، در امتداد سواحل دریای مکران و 10کیلومتری زرآباد قرار دارد.
روستای هجیج: روستای هجیج از شمال غرب و جنوب به کوهستانهای کوسالان و شاهو محدود و ارتفاع آن از سطح دریا 970 متر است. اين روستا اقلیمی معتدل و کوهستانی دارد و رودخانه سیروان از نزدیکی این روستا میگذرد. وجود امامزاده سید عبیدالله از فرزندان امام موسی کاظم، معروف به کوسه هجیج بیانگر این است که روستا سابقه تاریخی زيادي دارد چون قدمت مقبره سید عبیدالله حدود 1230 سال است.
روستای لیلی پوت (ماخونیک): یکی از هفت روستای شگفتانگیز جهان است و به لحاظ شهرت آن به شهر «لیلیپوتها»، جذابیتهای حیرتانگیزی دارد. ماخونیک اسم روستایی است که در دهستان درح بخش مرکزی شهرستان سربیشه استان خراسان جنوبی واقع شده است. مهمترین ویژگی اين روستا بافت قدیم آن است که در بافت قدیم خانههای محقر خشتیگلی بدون حیاط و ایوان و پنجره و کیپ تا کیپ هم ساخته شدهاند که هنوز بعد از گذشت سالها برخی از اهالی این روستا در این خانهها زندگی میکنند. بافت مسکونی روستا در دامنه تپه و خانهها بهطور فشرده به هم و در گودی زمین ساخته شده است، کف خانه حدود یک متر از سطح زمین پایینتر است و درهاي کوتاهي دارد كه باید برای رفتن به داخل خانهها دولا شد. هيچ سابقه تاريخي مكتوبي درباره این روستا وجود ندارد و تنها «کلنل چارلز ادوار دبیت» در کتاب سفرنامه خراسان و سیستان در دوره ناصرالدین شاه به توصیف منطقه ماخونیک پرداخته است.
روستای «واریان کرج»: اين روستا در بخش شرقی سد امیر کبیر (کرج) و در حدود ۲۵ کیلومتری از ابتدای جاده چالوس است که دورنمای زیبایی از جاده کرج - چالوس دارد. این روستا قبل از احداث سد کرج در بستر کنونی دریاچه سد کرج قرار داشت. روستاي واريان با درختان سرسبز، آبشارها، جويبارها، رودهاي كوچك روان، چشمههاي گوناگون جوشان، گلهاي زيبا، پروانههاي رنگي، جيرجيركها، كوههاي پيرامون، گياهان دارويي، طبيعت دلانگيز، آب و هواي خنك و روانبخش منطقهاي گردشگري و توريستي براي آسايش و استراحت خانوادههاي ايراني به ويژه كرجيهاست.
روستای «ورکانه»: اين روستا در ۲۰کیلومتری همدان است. کوچههای سنگی و معماری خاص، این روستا را در لیست روستاهای گردشگری ایران جای داده است، سنگهای لاشه علاوه بر پی منازل در بخشهای بیرونی ازجمله دیوارها، بدنه خانهها و حتی سنگفرش کف کوچهها بهعنوان عنصر غالب، زیبایی به روستا داده است. جالب است بدانيد پروفسور موسیوند، نخستین سازنده قلب مصنوعی جهان در روستاي «ورکانه» به دنيا آمده است. روستای «ورکانه» این روزها قربانی نوسازیهای غیراصولی تاریخ و معماریاش است. اگر راهی این روستا شوید در همان بدو ورود با مشکلاتی چون توقفگاه گردشگر و پارکینگ مواجه خواهید شد و این گوشهای از نداشتههای «ورکانه» است، اما با همه این حرفها روستای سنگی «ورکانه» حرفهای بسیاری در حوزه گردشگری برای گفتن دارد.