شهروند| كلنگ كه به زمين بخورد، سهسال زمان لازم است تا پلاسكوي جديد در حصار ناصري قد علم كند؛ ساختماني كه 30ديماه سال گذشته بر اثر آتشسوزي فرو ريخت و 15 آتشنشان و 6 شهروند عادي در آن جان خود را از دست دادند. حالا ساختمان 10طبقه جديدي قرار است با موافقت ميراث فرهنگي در آنجا ساخته شود كه در محاصره بناهاي تاريخي ازجمله كليساي ژاندارك و مدرسه هدايت يا همان ژاندارك است و طبق طرح تفصيلي، پهنه فعلی آن S123، یعنی 6 طبقه است. احمد مسجدجامعي، عضو كميسيون فرهنگي شوراي شهر تهران هم ديروز برنامه تهرانگردي خود را به حوالي همين ساختمان مخروبه اختصاص داد، با محليهايي كه در اين يكسال تحتتاثير اين حادثه بودهاند؛ ازجمله مالک «پارکینگ اکبر»، حرف زد و درددل ساكنان خانههاي تاريخي اطراف را هم شنيد. پلاسكويي كه به اعتقاد اين عضو شوراي شهر تهران، ساختمان قبلي آن نماد يك «رانت ويژه» و «پشتيباني خاص» است؛ چراكه بعد از ساخت آن در دوران قبل از انقلاب، بدون رعايت حقوق همسايگان در هر چهار طرف پنجره داشته و در صددرصد سطح اشغال خود ساخته شده است. حالا در اين محل، خيابان جمهوري تهران و حصار ناصري خبري از خانه باغهاي قديمي نيست و به قول مسجدجامعي، خانه باغها به دليل ناامني تغيير كاربري داده شدهاند و آنجا حالا ديگر پر از مغازه است: «در زماني كه پلاسكو ساخته شد، رعایت حقوق همسایگان بسیار اهمیت داشت، درحالی که پلاسکو در صددرصد سطح اشغال خود ساخته شد و در چهارطرف و به سمت خانههای پیرامونی پنجره داشت، درحالی که این سبک در گذشته و حتی حالا هم مرسوم نیست. بعد از ساختمان پلاسکو بسیاری از خانههای اطراف تخریب و باغها به مغازه تبدیل شدهاند که این ناشی از رانت ویژه در ساخت پلاسکو بوده است.» او معتقد است كه در زمان ساخت پلاسکو به هویت معماری آن زمان توجه نشده است؛ درحالي كه در آن اطراف بناهای ارزشمندی وجود داشته است که بیتوجه به آن ساختمان آهنی ساختهاند: «بعد از آن هم شاهد ساختهشدن پاساژها به همین شیوه بوديم كه پاساژ «آلومینیوم» و «فردوسی» هم کپیبرداری از پلاسکو هستند که کاملا حقوق همسایگان را نقض میکند.»
مسجدجامعي از مدل ساختمانسازي كه پلاسكو باب كرد، حرف زد و اينكه از آن به بعد مدل اين نوع از ساختمانسازی باب شد: «پلاسکو هم بر بافت شهری آسیب زد و هم به حقوق شهروندان تعرض کرد که البته حالا باید به مسائلی که مربوط به حقوق مالکانه کسبه پلاسکو است، توجه ویژهای داشته باشیم.»
بياطلاعي همسايگان از كلنگزني پلاسكو
كمي آنطرف از پلاسكو پارکینگ اکبر و برخي مغازههاي اطراف پلاسکو قرار دارد كه پارسال هنگام امدادرساني به دستور دادستانی تخریب شدهاند. چند روز قبل مهدي حجت، معاون شهرسازي و معماري شهردار تهران اعلام كرد كه بنیاد مستضعفان زمینی که در زیر ساختمان بود، همچنین پارکینگ اکبر در شرق آن به مساحت 4200متر و ساختمان 5 طبقه پشتی را خریداری کرده تا بتواند مجتمعی بسازد.
اين درحالي است كه مالك پاركينگ اكبر و ساير مالكان از ساخت ساختمان جدید پلاسکو بیاطلاع هستند؛ ساختماني كه در شب سالگرد پلاسكو قرار است كلنگ آن بر زمين بخورد. خليلي، مالک يكي از همين مغازههاست كه در اينباره حرفهايي دارد: «به من گفتند که اجازه بده مغازهات را تخریب کنیم تا بتوانیم بهتر امدادرسانی کنیم و قول دادند که 14روزه مغازه من را درست کنند اما هیچ اتفاقی نیفتاده و حالا از رسانهها میشنویم که قرار است ساختمان پلاسکوی جدید زده شود.»
حتي مالک پارکینگ اکبر هم از اينكه قرار است ملكش ضمیمه ساختمان جدید پلاسکو شود، بيخبر است: «چطور میخواهند این پارکینگ بیش از 2هزارمتر را بسازند که ما خبر نداریم؟ حتی حاضر نشدند خاک تونلهایی که حفر کردهاند را از این پارکینگ خارج کنند و هروقت به آنها میگوییم حداقل بیایید خاک را خالی کنید، میگویند پول نداریم. از رسانهها شنیدیم که میخواهند این پارکینگ را ضمیمه پلاسکو کنند اما کو؟ چه کسی پول داده؟ اصلا چه کسی موافقت کرده است؟»
مشكلات پلاسكوي قديم
براي كليساي ژاندارك
كليساي ژاندارك يكي از ساختمانهاي اطرف خرابه پلاسكو است كه مسجدجامعي به بازديد آن هم رفت و يكي از خواهران مستقر در اين كليسا از آزار و اذيت ساختمان ضلعجنوبي پلاسكو يا همان ادامه پلاسكو حرف زد: «بعضا از پنجرههاي پلاسكو به درون کلیسا زباله پرتاب میشد، یا کسبه درهای پنجره را باز میکردند هرچند که در روزهاي نخست به ما گفتند این پنجرهها را برای کانال کولر میزنند اما بعد از مدتی مزاحمتها آغاز شد.» او درباره معماري خاص کلیسای ژاندارک هم توضيحاتي داد: «سقف اين كليسا طوري طراحی شده که گویی انگشتان دو دست در هم گره خورده، به اين معنا كه ما در دستان خدا و مورد حمایت او هستیم. 14 مرحله به صلیبکشیدن حضرت مسیح از زمان محکومیت تا به صلیبکشیدن توسط تابلوهای چوبی به تصویر کشیده شده و در اطراف کلیسا نصب شده است.» آنها معتقدند كه ساختمان قديم پلاسکو مشکلات جدی را برای کلیسا داشته است و امیدوارند كه در ساختمان جدید تكرار نشود.
تخريب قسمتهايي از مدرسه هدايت
مدرسه هدایت یا همان ژاندارک سابق مقصد بعدي تهرانگردي روز جمعه بود؛ مدرسهاي كه به گفته مديريت آن، در زمان ساخت سريال سرزمين كهن به متوليان سريال سپرده شد اما بعد از تحويل قسمتهايي از آن تخريب شده است. مسجدجامعي هم به معماری خاص اين مدرسه اشاره كرد كه ضدزلزله ساخته شده بود: «در آن زمان جنگ جهانی اول و دوم بود و برای حفاظت از دانشآموزان سقف مدرسه چهار بخشی ساخته شد تا در برابر حملات هوایی مقاوم باشد.» او حتي پيشنهاد داد كه اين مدرسه موزه مشاهیر آموزش و پرورش شود تا در کنار مدرسه دارالفنون که موزه اسناد است، به فعالیت خود ادامه دهد: «اینجا مدرسه پرهزینهای است، ضمن اينكه اسکان در این منطقه کم است و این مدرسه آنطور كه بايد، رونق ندارد؛ پس بهتر است به موزه مشاهیر تبدیل شود.»
بازديد از خانه نخستوزير زمان احمدشاه
كمي آنطرفتر از پلاسكو، خانه پیرنیا نخستوزير زمان احمدشاه است كه البته حالا در اختيار دانشگاه علوم پزشكي ايران است و ديروز بهعنوان مقصد ديگر تهرانگردي انتخاب شده بود؛ خانهاي كه برخي از تركهاي آن، بعد از زلزله اخير در تهران عميقتر شده است و به گفته اين عضو شوراي شهر تهران نياز به مقاومسازي و استحكامبخشي دارد: «پیرنیا کتاب تاریخ ایران باستان را در سه جلد به نگارش درآورده است، این کتاب یکی از مهمترین کتب تاریخی تهران بود که حالا هم از اعتبار بالایی برخوردار است.» در زیرزمین اين خانه، کاشیهای تاریخی تصاویر پادشاهان است كه به دلیل نمدادگی دیوار درحال تخریب هستند و مسجدجامعي معتقد است كه باید فکری بهحال آن شود: «پیشنویس قانون اساسی در این خانه نوشته شده و مشیرالدوله پیرنیا هم نخستین کسی بود که مدرسه علوم سیاسی را تأسیس کرده است؛ پیشنهاد میشود این خانه به موزه پزشکی تهران تبدیل شود.»
او در ميان حرفهاي خود درباره خانه هرمز پیرنیا هم حرف زد كه در اختیار ستاد اجرایی فرمان امام و درحال تخریب است: «درحوالی خانه پیرنیا، سینما متروپل که حالا به سینما رودکی تغییرنام داده و درحال حاضر هم بسته است، قرار دارد. براساس طرح تفصیلی مالک سینما متروپل میتواند 8 طبقه بسازد و این سینما هم درحال حاضر در معرض تهدید است و باید در بازنگری طرح تفصیلی فکری بهحال طرح تفصیلی خیابان لالهزار بكنيم.» بعد از آن هم نوبت به بازديد از مسجد هدایت رسيد كه در زمان حادثه پلاسکو پشتیبان نیروها و امدادگران بود و البته كه سینماپارک که در كنار مسجد هدایت است. حالا با وجود اینکه پرده این سینما حفظ شده اما به محل یادگیری ورزشهای رزمی تبديل شده است: «خداوند نگهدار کسی باشد که این سینما را هرچند با تغییر کاربری حفظ کرده، وگرنه حالا هزارباره تبدیل به پاساژ شده بود.» مسجدجامعي درباره مسجد هدایت هم گفت: «توانستهایم 7 قبر خانواده رضاقلیخان را که زیر فرشهای مسجد هدایت است را پیدا کنیم.»
پيشنهاد ساخت
موزه آتشنشانان شهید پلاسکو
ساخت موزه آتشنشانان شهید پلاسکو در قسمتي از اين ساختمان هم پيشنهادي بود كه اين عضو شوراي شهر تهران درباره آن حرف زد تا با توجه به ایمنی و یادمانی از اين افراد ساخته شود: «در ساختمان جديد باید به حقوق مالکان پلاسکو احترام گذاشته شود، بنابراين پیشنهاد میشود که در ساختمان جدید به بناهای ارزشمند پیرامونی دقت لازم صورت گیرد، حتی موزه یا المانی در ساختمان جدید در نظر گرفته شود و نشان داده که پلاسکوی جدید میتواند نماد احترام به حقوق شهروندی، احترام به مقررات شهرسازی، احترام به بناهای ارزشمند و... باشد؛ چراکه پلاسکو و اتفاقاتی که از سر گذراند، در معرض دید همگان بود و همه مردم به نوعی به پلاسکو حساس هستند.» او پلاسكو را دومین بازار مهم پوشاک کشور بعد از بازار تهران دانست که گردش مالی زیادی داشت: «همه برای احیای پلاسکو تلاش کنند، چون ساختمان جدید پلاسکو میتواند یادگاری از دوران قانونمداری و توجه به حقوق مالکان و حقوق شهروندی باشد.»
پيگيري مصوبه شورا
در ديدار با خانواده شهداي آتشنشان
اما بخش ديگري از اين تهرانگردي به بازديد از خانواده چند نفر از شهداي پلاسكو رفت تا درباره اجرای مصوبه شورای شهر چهارم درباره حمایت از خانواده این افراد پرسوجو كند. آنها در ابتدا به خانه شهید محسن روحانی رفتند كه يك فرزند 6ساله هم به نام مهسا دارد. مسجدجامعی درباره شهید روحانی كه تنها 32سال داشت، حرف زد كه در ایستگاه حسنآباد مشغول به فعالیت بود و در حادثه ریزش ساختمان پلاسکو شهيد شد: «برای پیگیری مصوبه شورا که بعد از حادثه پلاسکو در راستای حمایت از خانوادههای داغدار تصویب شد، به اینجا آمدیم؛ امیدواریم شهرداری تهران در یکسال اخیر توانسته باشد به خانواده این شهدا خدماترسانی لازم را داشته باشد.» البته همسر شهید روحانی هم در پاسخ گفت كه شهرداری به تمام تعهدات خود درباره پرداخت حقوق، پاداش، مزایا و... عمل کرده است: «تنها مشکل ما این است که بنیاد شهید این شهدا را بهعنوان شهید محسوب نمیکند.» مقصد بعدي خانه شهید امیرحسین داداشی ديدار با پدر او بود كه خود از بازنشستگان سازمان آتشنشانی است. پدر اميرحسين داداشي گفت: «بعد از حادثه پلاسکو همه مردم و هنرمندان به ما لطف داشتند، یکی از هنرمندان با ناخن تصویر 16 شهید پلاسکو را طراحی کرد و آن را برای ما هم ارسال کرده است. بهنام اسبقی هم مدال جهانی کاراته مکزیک خود را تقدیم امیرحسین کرد.» او اين را هم گفت كه بسیاری از سازمانهای دولتی و خصوصی برای افزایش ایمنی ساختمانشان از آتشنشانانی که در شیفت استراحت قرار دارند یا بازنشسته شدهاند، برای ارتقای سطح ایمنی ساختمانشان استفاده میکنند اما جای سوال است که چرا شهرداری، پاساژها و... را ملزم نمیکند که در راستای افزایش ایمنی ساختمانشان از افراد کاربلد استفاده کنند؟ اگر در زمان حریق کوچک در پلاسکو افراد کاربلدی حضور داشتند، هیچوقت این حریق به این سرعت افزایش نمییافت و این ماجراها ایجاد نمیشد.» او به وضعيت 4 آتشنشان مجردي اشاره كرد كه در ماجراي پلاسكو بودند: «حقوق، مزایا و پاداش افراد متأهل پرداخت میشود اما با اینکه همه مزایا به خانواده افراد مجرد تخصیص داده شده است اما حقوقمان قطع شده که البته امور ایثارگران سازمان آتشنشانی اعلام کرده که پیگیر این موضوع است.» احمد مسجدجامعی در پايان اين ديدار از مصوبهاي ياد كرد كه در سال گذشته براي حمايت از خانوادههاي شهداي آتشنشان وضع شد: «در این مصوبه درباره ارایه پاداش سنواتی، حقوق، بازنشستگی و حتی اشتغال یکی از بازماندگان مصوباتی داشتهایم. با اینکه این مصوبه ارزشمند است و شهرداری هم به آن توجه کرده است اما کاستیهایی هم وجود دارد که در شورای جدید حتما به آن توجه میشود و در این فرصت باقیمانده هم براي اصلاح آن اقدام خواهيم كرد.»