حسام حیدری طنزنویس
بهعنوان استاد متخصص در زمینه سبک زندگی که کتابهای زیادی نوشته و تعداد زیادی کلاس در نقاط مختلف جهان برگزار کردهام، روزانه با تعداد زیادی ایمیل و سوال از طرف شما روبهرو هستم که تصمیم گرفتم به برخی از آنها در این ستون هفتگی پاسخ دهم.
در این هفته یک نامه خیلی ناراحتکننده از یک دانشجو به دستم رسید که در آن ابراز ندامت و ناراحتی کرده بود از میزان زیاد و بیش از حد سوسول و درسخوان بودنش و از ما خواسته بود که راههایی را به او آموزش دهیم که بتواند به راحتی، درس و کتاب را کنار گذاشته و به آغوش جامعه برگردد. او در نامهاش شرح داده بود که متاسفانه همیشه در همه کلاسهای درسش حاضر شده و از روی حرفهای استاد جزوه تهیه میکند. او همچنین گفته بود که مدتی است دچار مشکل بزرگتری شده و به خواندن کتابهای غیردرسی نیز علاقه پیدا کرده و گاهی پشت ویترین مغازه کتابفروشی میرود و جلد کتابها را نگاه میکند.
به خاطر همین ایمیل و ایمیلهای دیگری که در این رابطه به دستم رسیده، تصمیم گرفتم اولین جلسه از سلسله آموزشهایم را با موضوع مهم «ترک عادت زشت کتابخوانی» شروع کنم.
برای ترک کتاب و درس، روشهای زیادی از طرف محققان این حوزه ارایه شده ولی من همیشه به بیمارانم روش سهمرحلهای زیر را پیشنهاد میکنم:
گام اول: عادتهای درس و کتاب خواندن خود را مرور کنید:
هر لحظه که حس کردید علاقه به درس یا کتاب دارید، دلایل خود برای علاقهمندی به این موضوع را در همان لحظه یادداشت کنید: چه چیزی شما را به سمت کتاب خواندن سوق میدهد؟ دوست کتابخوان؟ نداشتن قلیان مناسب؟ خراب بودن تبلت و بهروز نبودن اینستاگرام؟ دلایل خود را یادداشت کنید.
گام دوم: عادتها را تغییر دهید:
وقتی دلایل و عادتهای خود را برای کتابخوانی پیدا کردید، سعی کنید آنها را تغییر دهید:
از دوستان کتابخوان و درسخوان خود دوری کرده و در صورت ملاقات با آنها، با سگک کمربند سیاه و کبودشان کنید. ابزار کتاب خواندن را از کنار خود دور کنید تا وسوسه نشوید. عینک مطالعهتان را در دستشویی انداخته و سیفون را بکشید. خودکار را با دست غیرتخصصی خود در دست بگیرید تا بعد از مدتی توانایی نوشتن خود را از دست داده و به مرور بیسواد و احمق شوید. روی کتابهایتان مواد سمی بریزید که دست زدن به آنها باعث مرگتان شود. تیپ و ظاهرتان را به آدمهای بیشعور نزدیک کنید. ابزار صفاسیتی را برای خودتان آماده کنید تا راههای جایگزین برای کتابخوانی همیشه برایتان مهیا باشد.
گام سوم: استقامت کنید:
مهمتر از ترک عادت، استقامت بر آن است. در دوره ترک کتاب، بشدت از رفتن به مکانهای فرهنگی دوری کنید. حتیالمقدور سعی کنید در خانه تنها نمانید چون وسوسه کتابخوانی معمولا در زمانهای تنهایی به سراغ شما میآید. در اینجور مواقع میتوانید خود را به کارهای دیگر مثل رفتن به اینستاگرام و چک کردن اسم آدمهایی که آخرین استوری شما از پیتزا پپرونی دیشب را دیدهاند یا خوابیدن روی تخت و تمرین برای رساندن انگشت کوچک پای چپتان به تابلوی منجوقدوزی روی دیوار، مشغول کنید. اگر هیچ راهی جواب نداد، حمام رفتن هم مناسب است.
نکته: اگر فکر میکنید هنگام بیرون رفتن از خانه ممکن است راهتان به سمت کتابخانه یا دانشگاه کج شود، به سرعت پای خود را قلم کرده و به خانه برگردید. در اینجور مواقع میتوانید از یک دوست بخواهید که شما را به تخت ببندد. اگر دوستی ندارید خودتان در را قفل کرده و کلیدش را قورت دهید.
در پایان نکته مهمی که باید به آن توجه داشته باشید، این است که در این نوع فعالیتها چیزی که مهم است، امید به آینده و تمرین است. تمرین، تمرین، تمرین.
به تمرین کردن ادامه دهید و هر روز به چهره خود در آینه نگاه کنید. به مرور خواهید دید که دیگر از آن آدم سوسول با موهای کج و عینک تهاستکانی که وقتش را جلوی مغازه کتابفروشی تلف میکرد خبری نیست و این یعنی بازگشت به زندگی.