محمدپارسا نجفی | رسانههای امروز عرصه تأثیرگذاری بسیار وسیعی دارند. این عرصه چنان است که در کلام بسیاری از اهل سیاست و حاکمیت، از آنها بهعنوان معمار افکار عمومی یاد میشود. این موضوع در جای خود، اما حوزه تأثیرگذاری رسانه کمی هم به فرهنگ رایج در جوامع مختلف بستگی دارد، شاید به همین دلیل باشد که در جایی مثل ایالات متحده آمریکا در عمل، قدرت دست رسانههاست. ممکن است طرح چنین بحثی، اغراق به نظر برسد اما حوادثی را که در آن سامان رخ داده، اگر از نظر بگذرانیم احتمالا تا حدودی به این موضوع باور پیدا خواهیم کرد. یک نمونه این ماجرا، مربوط به انتخابات ریاستجمهوری آمریکاست. رسانه نقشی در این انتخابات بازی میکند که شاید در دیگر نقاط دنیا نتوان نظیرش را پیدا کرد. البته در این مجال اینکه رسانهها درست عمل میکنند یا غلط موضوع اصلی نیست، بلکه صرف تأثیرگذاری، مدنظر است. تأثیرگذاریای که در قد و قامت «خبر» ظهور و بروز پیدا میکند.
با این حساب گرچه بیشتر فعالان عرصه خبر بر انتقال اخبار و تحلیل شرایط برای جذب مخاطب اعتبار زیادی قایلاند، اما هستند کارشناسانی که راهبردهای دیگری نیز مطرح میکنند. یکی از این راهبردها میتواند تولید خبر در وسعت جهانی باشد، به این معنا که اگر رسانه اخباری محلی و به همان زبان بومی تولید کند، دامنه تأثیرگذاریاش در همان حد، مرز جغرافیای خود، محدود باقی خواهد ماند، بنابراین نیاز است در قامت بینالمللی و در وسعت جهانی تدارک تولید خبر و محتوا دید تا بتوان وسعت تأثیرگذاری را هم بیشتر کرد.
در این زمینه، محمدجواد حقشناس، عضو شورای شهر تهران و مهمتر از آن کارشناس امور رسانه، نظرات خاص خود را دارد. او فعالیت بینالمللی رسانه را مورد توجه قرار میدهد و اهمیت آن را به تاکید بیان میکند. اهمیتی که بعید است امروز کسی از حدود و ثغور آن بیاطلاع باشد و حتی اگر متخصص امر نباشیم، از منظر یک کلیت بر آن اذعان خواهیم کرد. حقشناس در این زمینه با «شهروند» به گفتوگو نشسته و از آنچه باید در حوزه بینالمللی رسانهها جریان داشته باشد، بحث به میان آورده است. آنچه در ادامه آمده است، محصول پرسشهای «شهروند» و پاسخهای حقشناس است:
شما کارشناس رسانه هستید و بر اهمیت رسانه در دنیای امروز اشراف دارید. یک بخش فعالیت رسانه، حوزه سرزمینی است، اما شاید حوزه بینالملل اهمیت بیشتری داشته باشد و به همین دلیل مثلا رادیو و تلویزیون ما، شبکههای برونمرزی راه انداخته است. درباره این قبیل فعالیتها نظرتان چیست؟
به اعتقاد من راهاندازی شبکههای بینالمللی مانند آنچه در صداوسیما اتفاق افتاده که شبکههایی به زبانهای پرمخاطب جهان برنامه تولید میکنند، اقدامی مفید است. این برنامهها با شبکه العالم شروع شد، بعد پرستیوی و هیسپان تیوی نیز به آن پیوستند. در مجموع این اقدامات را بهخودیخود اقدام مفید و شایستهای میدانم، چون این شبکهها میتوانند با رویکردی مخاطبمحور، از فقر رسانهای کشور بکاهند و در سوی دیگر در برابر هجمههای رسانهها و تبلیغات ضدایرانی بایستند.
اینکه این رسانهها با چه مختصاتی کار کنند، اهمیت ندارد؟
مگر میشود اهمیت نداشته باشد. به نظر من هرچه این شبکههای خبری بیشتر در جذب مخاطبان در کشورهای قاره آمریکا و اروپا موفقتر باشند، بهتر میتوانند به کاهش فشارها و افزایش فرصتهای کشور کمک کنند. بنابراین مثلا فعالیت شبکهای مانند پرستیوی که با زبان انگلیسی است یا هیسپان تیوی که اسپانیولی زبان است، میتواند برای کشور کمک بزرگی باشد.
جذب مخاطب بیشتر مهمترین اصل در یک رسانه است. هر رسانه با حفظ اصول و چارچوب حرفهای درصدد است بر شمار مخاطبان خود بیفزاید حالا به نظر شما چگونه میتوانیم به مخاطبان رسانههای بینالمللی کشور اضافه کنیم؟
اینها دیگر به موضوعات فنی و تخصصی حوزه رسانه بازمیگردد. از نظر ساختار رسانهای، هرچه برمبانی زیباییشناسی و نیز جذابیتهای بصری افزوده شده و بر سرعت، دقت و صحت اخبار و برنامهها مداومت شود، سطح رسانه بالاتر خواهد رفت و برای مخاطب هم جذابتر خواهد شد. اما فکر میکنم بهتر باشد که یک رسانه به زبان دیگر مثل زبان انگلیسی، بر مباحث داخل کشور نیز تمرکز بیشتری داشته باشد، چراکه میتواند بهعنوان مرجع مطرح شود. یک فایده این کار این است که انبوه رسانههای کشورهای خارجی مانند الجزیره، العربیه و... اخبار ایران را با نگاه جهتدار و اغلب یک سویه انتشار میدهند. به همین دلیل اگر شبکههای برونمرزی صداوسیما یا دیگر رسانههای داخلی بتوانند وسعت بینالمللی یا منطقهای پیدا کنند و حقایق ایران را به زبانهای مختلف منعکس کنند، میتوانند مخاطبان روزافزونی را جذب کنند. به بیان دیگر بهتر است در کنار نگاه صرف خبری اولویت را به انتقال واقعیتها و انعکاس درست حقایق درون کشور بدهیم. ما در کشور رسانه بینالمللی خصوصی نداریم، بنابراین شبکههای برونمرزی ایران مانند پرستیوی و هیسپان تیوی و... به این دلیل اهمیت پیدا میکنند که تنها شبکههای ایرانی به زبانهای پرمخاطب هستند و اگر این شبکهها به آینهای برای بازتاب حقایق ایران تبدیل شوند، میتوانند جایگاه مهمی برای خود دست و پا کنند. در نتیجه این شبکهها باید هرچه بیشتر بر انعکاس حقایق درون ایران تلاش کنند. پس چنانچه بتوانیم رویکرد اصلی را معرفی ایران قرار دهیم، این شبکهها بیشتر در اهداف خود موفق میشوند.
منظورتان از معرفی ایران دقیقا چیست؟
ببینید! ایران سرزمینی است که از جذابیتهای بسیاری بهرهمند است؛ مانند مزیتهایی در طبیعت، آثار بیشمار باستانی و تاریخی و هنرهای دستی زیبا که نظیری در دنیا ندارند، که از طریق همین شبکههای ماهوارهای برای مردم جهان در دسترس قرار میگیرد.
تدابیری مانند این میتواند یک تیر و دو نشان باشد؛ هم به هدف بزرگی که انتقال پیام مثبت و جذاب از درون کشور است، میانجامد و هم میتواند فرصتهای اقتصادی برای کشور فراهم کند که گردشگری تنها یکی از این موارد است. این نکته را در کنار مشکلات بزرگ اقتصادی قرار دهید که گریبانگیر کشور شده و تحریم یکی از این موارد است. پس اگر بخواهیم با تحریمها مقابله کنیم، نیاز به شبکههای خبری جهانی داریم. زمانی که مردم آمریکا و اروپا تصویری مثبت از ایران و پسزمینهای دوستانه از مردم کشورمان داشته باشند، قطعا اقدامات خصمانه و جنگافروزانه برخی مسئولان غربی را تحمل نمیکنند. این مزیتی است که فعالیت شبکههایی بینالمللی میتواند داشته باشد.
و این رسانهها باید نگاه منطقهای هم داشته باشند، مثلا نگاه خاص به خاورمیانه؟
بله. به صورت طبیعی هر شبکه خبری باید بتواند بخشی از فضای کاری خود را به دنیا و منطقه خاورمیانه اختصاص دهد، اما نه همه توان شبکه. در مورد خاورمیانه که اشاره کردید معتقدم اگر شبکه دارای خبرنگار مستقر و موفق در میدان کارزار خبری باشد که کانون مسائل را به خوبی پوشش دهد، میتواند مفید باشد.
شبکههای برونمرزی ایران را در مقایسه با شبکههای رقیبشان به حیث توان مالی و پشتیبانی چگونه ارزیابی میکنید؟
باید یادآوری کنم که شبکههای جهانی هزینههای سنگینی برای تحقق اهداف خود و تکمیل پوشش رسانهای رویدادها به عمل میآورند. اگر بخواهیم توان شبکههای خبری ما صرف این مقابله شود، باید شبکههای پرستیوی، هیسپان و العالم امکانات و بودجه بسیار بیشتری داشته باشند. در این صورت میتوان جریان یک سویه اطلاعات و اخبار را با موفقیت هرچه بیشتر تغییر داد و این البته برای جذب مخاطبان انبوهتر خیلی موثر خواهد بود.