شماره ۱۲۷۲ | ۱۳۹۶ سه شنبه ۲۳ آبان
صفحه را ببند
سکوت سرشار از... ناتوانی در گفتن‌ها است!

شهرام شهيد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ي طنزنویس [email protected]

شیخ اجل سعدی شیرازی چه خوب سروده: همچون شقایقم دل خونین سیاه شد/ کان سرو نوبر آمده از بوستان برفت/ خوردیم زخم‌ها که نه خون آمد و نه آه/ وه این چه نیش بود که تا استخوان برفت.
باز هم زمین لرزید. من می‌گویم لرزاندیمش. وقتی به محیط‌زیست‌مان احترام نگذاشتیم و آزارش دادیم، زمین را مهیا کردیم برای لرزیدن. اما زمین حین لرزیدن هم به ما یاد داد هنگامه بروز مصیبت مرز معنا ندارد. اصلا کدام مرز وقتی مردمان هردوسوی مرز می‌لرزند، از هجوم شبانه مصیبت به ستون و سقف خانه‌ها؟
زلزله مصیبت است و در هر مصیبت درس‌هایی است:
درس اول، تناسخ واقعیت دارد:  مسکن مهر می‌سازند. دولت سازنده می‌رود. زلزله می‌آید. مسکن مهر خراب می‌شود. دولت سازنده‌اش می‌آید. مسکن مهر می‌سازند. دولت سازنده می‌رود. زلزله می‌آید. مسکن مهر خراب... و این قصه ادامه دارد.
درس دوم، چو عضوی به درد آورد روزگار:  در هر مصیبتی خبررسانی خیلی اهمیت دارد. شما باید در اسرع‌وقت اخبار معتبر و واقعی را به دیگران منتقل کنید. برای همین وقتی زلزله آمد، هجوم نبرید سمت در و فرار نکنید. بایستید. مودم‌تان را روشن کنید. اینترنت که کار افتاد، از لرزش تختی که مادربزرگ‌تان روی آن خوابیده، فیلم و عکس بگیرید. خیلی مهم است دنیا از این موضوع آگاه باشد. شما شهروند-خبرنگار هستید. فیلم مادربزرگ لرزان شما می‌تواند مانع جنگ در شبه‌جزیره کره شود. سلفی بگیرید. خلاصه «چوعضوی به درد آورد روزگار... سلفی‌بازها را نماند قرار»
درس سوم، طی‌الارض: عملکرد کانال‌های خبری و سایت‌ها پس از وقوع زلزله خیلی عجیب بود. آنها ضمن دعوت به مردم برای عدم حضور در محل حادثه از همان مردم می‌خواستند اگر عکس و فیلمی از زلزله در اختیار دارند، برای آنها ارسال کنند تا به اسم خودشان منتشر شود. خب من وقتی نروم به محل حادثه چطور می‌شود از آن‌جا فیلم گرفته باشم؟ مگر این‌که مجهز به سیستم حرکتی طی‌الارض باشم.
درس چهارم، تو کز محنت دیگران بی‌غمی:  اگر حادثه‌دیدگان خون نیاز دارند، اگر به پتو و غذا و لباس گرم نیاز دارند، به همدلی و همدردی هم نیاز دارند. بنشینید کنار بخاری و پنجره را باز کنید کمی هوا بیاید و گرمای زیاد بخاری را خنثی کند. بعد خیلی شیک و مجلسی عکس پروفایلتان را در همه شبکه‌های مجازی تغییر دهید و یک دایره سیاه جای عکس‌تان بارگذاری کنید. یا جای عکس‌تان بنویسید، Pray for فلان‌جا!
درس پنجم، دگر عضوها را نماند قرار: حالا یک زلزله‌ای آمده و رفته. دست ما که نبوده. عده‌ای هم مرده‌اند. روحشان شاد. ما وسایل‌شان را برداریم به عملیات آواربرداری و نیروهای امداد کمک نکرده‌ایم؟ بنابراین برای کاهش هزینه دولت در آواربرداری فورا هجوم ببرید سمت خانه‌های تخریب‌شده و هرچه گیرتان می‌آید، بردارید.
درس ششم، نشاید که نامم نهند آدمی: من اگر این‌طور که در بالا ذکر شد، باشم؛ یعنی در واقع هیچی نیستم. یعنی باشم هم حداقل آدم نیستم!


تعداد بازدید :  267