آیینها و سنتها در فرهنگ ایرانی همواره فرصت و زمینهای برای بروز خلقیات فردی و اجتماعی مردمان این سرزمین به دست دادهاند. بررسی زندگی ایرانیان در گذر روزگار نشان میدهد این مردمان به آیینمند کردن بسیاری رفتارها و کنشهای شخصی و اجتماعی خویش شیفتگی داشتهاند. با بررسی نمونههایی فراوان از رفتارها و مناسبتهای روزمره در گذر روزگاران دیرینه تاریخ ایران درمییابیم مردمان این سرزمین همواره برآن بودهاند هریک از آن مناسبتها و رخدادها را به آیین و سنتی بدل کرده، زمینهای برای نمایاندن ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی جامعه خویش فراهم آورند. از جمله این ختنهسوران يا «سنتكنان» به روایت عبدالله مستوفی در کتاب «شرح زندگانی من» است. این تاریخنگار توصیفی جالب درباره این مراسم در روزگار قاجار دارد که ما را با جلوههایی از خلقیات ایرانیان به ویژه در توجه به همنوعان آشنا میسازد «يك روز ديديم، در غير موقع، براي ما اندازه لباس ميگيرند آنهم زري ناصري گلي! ... كمكم جستهگريخته از بيانات زيرلبي بعضي پرچانههاي خانه دانستيم كه تفصيل از چه قرار خواهد بود. ... سه دست رختخواب انداختند و ما را خواباندند. بلافاصله دسته مطرب در تالار شروع بنوازندگي كرد، مهمانها هم يكييكي ميرسيدند. اول باطاق ما ميآمدند و تبريك ميگفتند و بعد بتالار ميرفتند ما صداي ساز و آواز را ميشنيديم. ... از فردا صبح سر هديههاي قوم و خويشان و دوستان كه باين جشن دعوت شده بودند باز شد، هديهها اكثر كاسه نبات و گاهي پارچههاي نابريدهاي براي لباس بود». مستوفی همچنین میافزاید «در اين دوره ختنهسوران براي پسربچهها يك نيمهعروسي و خيلي معمول بود. هركس تمكني داشت براي پسرش اين جشن را ميگرفت ... رسم ختنه كردن طفل در چهل روز اول ولادت جز در خانوادههاي فقير كه توانائي جشن نداشتند معمول نبود». ادوارد پولاک، پزشک اروپایی دربار ناصرالدین شاه نیز ختنهسوران را چنین توصیف کرده است «این مراسم با جشن و سرورهائی نیز توأم است: به فقرا صدقه میدهند، مهمان دعوت میکنند و شیرینی میخورند؛ کسی هم که ختنه شده است لباس نو میگیرد».