آنقدر در مورد آب و مشکل کمبود و سوءمصرف آن صحبت شده و میشود که به احتمال زیاد ممکن است حساسیت منفی در مردم ایجاد کند و آنان را به ناامیدی از آینده کشور درخصوص امنیت آبی سوق دهد. آخرین اظهارنظر نیز مربوط به رئیس سازمان محیطزیست کشور است که همیشه تند سخن میگویند و اینبار تندتر از گذشته گفت: «رئیس سازمان محیطزیست میگوید سیاستهای نادرست آبی و سکوت صاحب نظران باعث شده ایران به ورشکستگی در بخش آب برسد ما خودخواهترین نسلی هستیم که در طول ٧ هزار سال در این سرزمین زیسته است اگر هر دشمنی در این سرزمین حاکم میشد این رفتار را با منابع طبیعی انجام نمی داد باید بپذیریم یوزپلنگ ایرانی هم مثل بسیاری از گونههای از بین رفته، محکوم به نابودی است.»
مسأله این است که تا کی میخواهیم آه و ناله و شکایت کنیم؟ بر فرض هم که لازم باشد چنین کنیم تا کی این کار را باید مسئولان کشور انجام دهند؟ مگر کار آنان آه و ناله و شکایت و نقد این و آن است؟ اندکی از این کار از سوی آنان قابل تحمل و فهمیدنی است، ولی این کار در اصل وظیفه مردم و افراد بیرون از دولت و حکومت است. متأسفانه در ایران مرز میان نقشها بکلی از میان رفته است بطوری که از روی جملات افراد نمیتوان فهمید که آیا گوینده یک مسئول دولتی است و یا یک منتقد حکومتی؟ وظیفه دولتمردان این نیست که مثل یک منتقد حکومت و یا حتی تندتر از او نقد کنند، وظیفه آنان است که اطلاعات مناسب و راهحلهای عملی و سیاستهای اجرایی خود را عرضه کنند. آنان باید با اطلاعات کامل توضیح دهند که وضع آب کشور چگونه است؟ کجای آن خطرناک است؟ علل به وجود آمدن آن چه بوده؟ اکنون چه سناریوهایی جلوی ما بهعنوان یک صاحب قدرت جامعه وجود دارد؟ و مهمترین سناریوی ممکن که باید اجرا کرد چیست؟ آنان باید توضیح دهند که بهرهوری آب در ایران در مقایسه با کشورهای مشابه چگونه است؟ در کدام بخشها بهرهوری پایین است و موجب اتلاف منابع آبی کشور میشود در هر مورد سیاست و برنامه حکومت و دولت و آن فرد بهعنوان یک مسئول مستقیم دراینباره چیست؟ مردم کسی را مسئول نمیکنند که برایشان روضه آب بخواند. مسئولان دولتی با پذیرش مسئولیت وظیفه دارند که راهحل ارایه دهند؟ در همین مورد آب بد نیست به ذکر برخی موارد پرداخته شود مواردی که رئیس محترم سازمان محیطزیست و سایر مدیران مرتبط با آب باید توضیح دهند.
1- در حوزه کشاورزی وضعیت کشت محصولات پر مصرف آب چگونه است؟ آیا در این مورد سیاست مشخصی برای تغییر الگوی کشت وجود دارد؟ آیا قیمتگذاری آب در دستورکار دولت قرار گرفته است یا سهم آب در ارزش افزوده محصولات کشاورزی که باید روشن شود؟ آیا ممکن است که آب را قیمتگذاری کرده و به کشاورزان فروخت و درعوض آن درآمد حاصل را صرف زیرساختهای کشاورزی و خدمات روستایی کرد؟ وضعیت آبیاری غرقابی و اتلاف منابع آبی کشور در این زمینه چگونه است؟ چه سیاستی برای تبدیل آبیاری غرقابی به آبیاری تحت فشار وجود دارد؟ سیاستها درباره آب مجازی نیست.
2- در حوزه صنعت؛ صنایعی که مصرف بالای آب دارند در چه مناطقی باید تأسیس شوند؟ کارخانههایی مثل فولاد که هزاران مترمکعب آب مصرف دارند چرا باید در مناطق خشک باشند و آیا امکان انتقال آنها وجود دارد؟ برای آلودگیهای آب ناشی از پسماند صنایع چه سیاستی اجرا خواهد شد و چه مواردی شامل حال این سیاست خواهد شد و...
3- در حوزه امور شهری چه سیاستهایی برای تولید و توزیع و مصرف وجود دارد؟ برای الگوی مصرف و نیز اتلاف آب از خطوط فرسوده انتقال آب، آبیاری فضای سبز، جداسازی آب شرب از سایر مصارف، استانداردسازی وسایل مرتبط با مصرف آب و... چه سیاستهایی وجود دارد؟ برای نمونه بسیای از خانوادهها میدانند که سازندگان ساختمانها از توالتهای فرنگی غیراستاندارد استفاده میکنند که بعضا تا دو یا سه و حتی چهار بار باید دکمه آب را زد تا کاسه توالت تخلیه شود هر بار بیش از 10 لیتر آب اتلاف میشود، چه کسی پاسخگوی این وسایل غیراستاندارد هست؟ درحالیکه توالتهای خوب و استاندارد کمتر از دو تا سه لیتر آب مصرف میکنند. اصلاح همین یک مورد موجب صرفهجویی در میلیونها لیتر آب خواهد شد. مردم که نمیتوانند جلوی این کارها را بگیرند و این دولتها هستند که باید استانداردها را اعمال و اجرا کنند و مردم نقش تعیینکنندهای در این زمینه ندارند.
4- سیاستهای کلان در زمینه آب به ویژه انتقال آب از منطقهای به منطقه دیگر، سدسازی و آبخوانداری و قیمتگذاری آب چگونه است؟ اینها مسایلی هست که باید مسئولان توضیح بدهند والا اعتراض کردن و اینکه جامعه ما دچار ورشکستگی آب است یا بدترین رفتار با آب را روا داشتهایم، دردی را از مسأله مردم در زمینه آب درمان نمیکند.