شهروند| از 9 اکتبر، هزاران نفر دیگر از تاریکی شب استفاده کرده و از مرز بین میانمار و بنگلادش عبور کردهاند. همه خسته و از حال رفتهاند. مردم کمآب شدهاند و در طول مسیر آب بسیاری از دست دادهاند. آنها به سوی اردوگاهها و شهرکهای موقت در نزدیکی کاکس بازار حرکت میکنند. حدود 1000نفر از این خانوادههای جدید در ماینرگونا، در اردوگاهی که درحال حاضر پرجمعیت اما بدون آب، بهداشت یا پناهگاه مناسب است، سکونت دارند. شرایط زندگی مرز میانمار و بنگلادش تأسفبرانگیز است، با این وجود رحمت علی، یکی از آوارگان روهینگیا میگوید: هنگامی که به اینجا رسیدیم، تازه فهمیدم اینجا آرامش خواهیم داشت. او حدود 10روز به همراه دو برادر، همسر و فرزندانش برای رسیدن به مرز پیادهروی کرده است. آزیدا دختر میانماری هم دقیقا همین حس را دارد. دختر 15ساله با خانوادهاش از خانه و شهر خود فرار کرده است، اما بعضی از خواهران او مجبور به ماندن در شهر شدهاند. آزیدا میگوید: دلم برای خواهرانم تنگ شده است و نگرانشان هستم. نمیدانم چه بر سر خواهران من و مردم شهرم خواهد آمد. سهشنبه هفته گذشته یک تیم از صلیبسرخ نروژ بسیاری از این تازهواردان را ویزیت کردند. این تیم، کودکان مبتلا به تب و عفونتهای پوستی را درمان کردند، اما بزرگترین نگرانی آنها، کمبود آب است. ایناری لیستو، پزشک این تیم میگوید: کمآبی این مردم، خطرناکترین مسأله فعلی است. مردم مایعات بدن خود را از دست میدهند و به جز آب آلوده هیچ چیزی برای خوردن ندارند. این تیم خطراتی که کودکان این منطقه را تحتتأثیر قرار میدهد، از نزدیک بررسی میکند. زوج جوانی برای فرزند کوچک خود درخواست کمک کردند، اما با وجود تلاشها بسیار برای نجات او، تیم پزشکی نتوانست کودک را به زندگی بازگرداند. میراحمد، پیرمردی سالخورده از آنچه که خود و همراهانش در طول سفر تجربه کردهاند، میگوید. او میگوید: دو پسر بزرگم در طی 11روز پیادهروی مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و کشته شدند. میراحمد میگوید: زنان جوان مورد تجاوز قرار میگیرند یا ربوده میشوند. ما همه این صحنهها را میبینیم، اما نمیتوانیم هیچ کاری بکنیم. در منطقه مرزی، او از عروس خود و دو نوه دخترش جدا شده و خداحافظی کرده است. میراحمد میگوید: دیگر چیزی ندارم. میتوانم به شهرم بازگردم؟ نمیتوانم.
The faces of movement: new arrivals to Bangladesh
Thousands more people have crossed the border between Myanmar and Bangladesh since 9 October, most under the cover of night. Exhausted, dehydrated and many dealing with loss, they are moving into the camps and makeshift settlements near Cox’s Bazar.
About 1,000 of these new families are in Mainnerghona, an already overcrowded camp without proper water, sanitation or shelter.
“When I reached here I understand, we are in peace,” said Rahmatiali. He walked for about 10 days with his two brothers, wife and children to get to the border.
Azida feels the same way. The 15-year-old fled her home with relatives but some of her sisters had to stay behind. She said she misses them and is worried about them because she doesn’t know what will happen to the people who have stayed.
A Norwegian Red Cross mobile health team met many of the new arrivals on Tuesday. They treated children with fevers and skin infections, but the biggest concern was dehydration.
“Dehydration is the most dangerous thing,” said Inari Listo, a doctor with the team.
“People are losing a lot of liquid and they haven’t got a lot to drink except really dirty water, so it’s a cycle.”
The team saw the danger for children first hand. A young couple came asking for help for their small child, but despite the team trying to save him, they were unable to.
An elderly man, Mirahmed, spoke the losses he and others faced on their journey. He said his two adult sons were shot and killed during their 11 day walk. He said young women were raped or taken away.
“We can see, but we cannot do anything,” he said.
On the border, he became separated from his daughter-in-law and his two young granddaughters. “Now I have nothing,” he said. “Can I go back there? I cannot.”