شماره ۱۲۴۹ | ۱۳۹۶ سه شنبه ۲۵ مهر
صفحه را ببند
مروری بر 70‌سال منظره‌نگاری ایران
دورنما از نمای نزدیک

محدثه عیوض‌خانی-شهروند| این خانه ‌هزار پنجره دارد و پشت هر پنجره‌ای نقاشی نشسته است. بوم سفید منتظرش را روبه‌روی خویش گذاشته. رنگ‌ها را روی پالت آماده کرده و قلموهایش -که بی‌تاب غرق‌شدن در رنگ‌ها هستند- در دست گرفته؛ به منظره روبه‌رو نگاه می‌کند. نگاهی از سر شوق و تفکر شاید. اما هر پنجره دریچه‌ای است رو به دنیایی مختص هر کدام‌شان. دورنمای هر چهارگوش با دیگری متفاوت است. منظره پشت این پنجره تکه‌سنگ‌هایی افتاده در فضایی مبهم و خاکستری است و کمی آن طرف‌تر بیشه‌زاری با آفتاب فراوان و سایه‌های کم. یکی درختانی درهم‌تنیده و آن یکی علفزاری با رنگ‌های زرد و طلایی. جایی چند نفر روی علف‌ها نشسته‌اند و چند قدمی آن طرف‌ترش روباهی درحال عبور. روبه‌روی‌شان خیابانی خلوت و کنارش زنانی با لباس‌های رنگی گویی در کویری با رنگ خاکستری راه می‌روند. روی یک ستون هم بهار و زمستان در جوار هم آرام گرفته‌اند. بالا بهار است و آسمان آبی است و ابرهای پنبه‌ای سفید، رقصان در باد، پایین زمستانی برفی و آفتاب دم غروب که سرخی‌اش برف‌های کنار برکه را قرمز و صورتی کرده.
تابلوها کنار هم نصب شده‌اند. هرکدام دریچه‌ای که رو به چشم و ذهن و حس هر هنرمند باز می‌شوند. از 70سال پیش تا امروز. از «سهراب سپهری»، «محسن وزیری‌مقدم» و «منوچهر یکتایی» تا هنرمندان جوان امروزی. سه سالن بزرگ گالری شماره یک فرهنگسرای نیاوران دیوارهایش را به 170 تابلوی نقاشی و عکس سپرده تا بفهمیم در این 70سال چه بر منظره‌نگاری ایران گذشته است. 76 نفر از هنرمندان پيشامدرن همچون «علي‌محمد حيدريان، علي‌اصغر پتگر و علي‌اکبر صنعتی»، سپس هنرمندانی از نخستين نسل مدرنيست‌ها تا دوره اوج مدرنيسم، از «محمود جوادي‌پور و احمد اسفندياري تا بهجت صدر، مارکو گريگوريان، ابوالقاسم سعيدي و کوروش شيشه‌گران» و.... مهمترين بخش نمايشگاه نیز آثار آخرين نسل هنرمندان است که تغيير نگاه‌شان به موضوعي واحد را عيان مي‌کند و درک آن را براي مخاطب ميسر مي‌سازد. هر چند در بین هنرمندان امروزین جای نقاشان بنامی خالی است اما مجموعه حاضر تلاش کرده طیف گسترده‌ای از سبک‌ها و نگاه‌ها را در خود جای دهد. دراین‌باره کیوریتور نمایشگاه، خانم «رزیتا شرف‌جهان» می‌گوید: «چند نفر از هنرمندان بودند که ما علاقه‌مند بودیم در این نمایشگاه حضور داشته باشند، اما به دلایلی نتوانستیم از حضورشان بهره‌مند شویم. یکی از آنها خانم «ایران درودی» هستند که بیشتر از هر هنرمند دیگری در عمرشان روی دورنما تاکید داشته‌ و دورنمای خاص خودشان را می‌کشیده‌اند که واقعی هم نبوده. ایشان شاید به دلیل کهولت سن یا بیماری در مشارکت خیلی قبراق نبودند. دیگری آقای «شباهنگی» بودند که ایشان هم فقط Landscape کار می‌کنند و حتما باید حضور می‌داشتند اما مایل نبودند. هنرمند دیگری که نتوانستند حضور پیدا کنند، خانم «پری‌یوش گنجی» هستند که چون در شرایط خوبی به سر نمی‌بردند، نتوانستند در این نمایشگاه همراه ما باشند.»
اما موضوع دیگر درباره انتخاب فرهنگسرای نیاوران به‌عنوان میزبان این نمایشگاه است. با توجه به این‌که اکثر نمایشگاه‌های انجمن نقاشان در خانه هنرمندان برگزار می‌شده، خانم «شرف‌جهان» این‌گونه توضیح می‌دهد: «یکی از مشکلات ما خانه هنرمندان است. علت وجودی این مکان حمایت از انجمن‌هاست. خانه هنرمندان که برای انجمن‌ها ساخته شده و در اختیار آنها قرار گرفته بود، کاربری آن به مرور زمان تا حدودی تغییر کرد. طی این 20‌سال هر کدام از اتاق‌هایی که برای برگزاری جلسات انجمن‌ها در نظر گرفته شده بود، یا برای مثال تالاری که الان فکر کنم اسمش تالار «ناصری» است، برای حضور منشی‌های انجمن‌ها و بایگانی و غیره بود، به مرور کاربری‌های دیگری به خود گرفت. درواقع الان شما وقتی وارد خانه هنرمندان می‌شوید، بیشتر شبیه به پاساژ است تا یک مرکز فرهنگی.
در نتیجه گالری‌هایی که در آن فضا هستند، تبدیل به چیزی شده‌اند که شما نمی‌‌توانید به‌عنوان فضای حرفه‌ای و درجه یک از آن نام ببرید. درحالی‌که عقیده من این است که اگر انجمن نقاشان نمایشگاهی برگزار می‌کند، این نمایشگاه باید از تمام گالری‌ها که درواقع با هزینه‌های خصوصی اداره می‌شوند، باکیفیت‌تر باشد، چون عده‌ای متخصص در مدیریت آن هستند و این باید الگویی برای گالری‌ها باشد و چه بسا برای مراکز فرهنگی دیگر. درحال حاضر این فضا برای یک نمایش حرفه‌ای نه‌تنها مفید نیست که آسیب‌زننده است. اما چون از ابتدا فرض بر این بود که خانه هنرمندان برای انجمن‌هاست، هر‌سال چهار وقت نمایشگاه به انجمن داده می‌شود و هر بار انجمن سعی در برپایی یک نمایشگاه عالی در آن‌جا دارد. ولی هر چقدر هم که زحمت کشیده شود، یکی از اشکالاتش در ذات خود خانه هنرمندان است. به‌هرحال این بار تصمیم انجمن و هیأت‌مدیره بر این بود که نمایشگاه در فضای دیگری برگزار شود. اما معمولا نمایشگاه‌های انجمن احتیاج به فضای زیادی دارد و نمی‌تواند به یک نمایشگاه مختصر بسنده کند. مگر مثلا بزرگداشت‌هایی که برای هنرمندانی نظیر «فرشید ملکی» یا «حسین ذابحی» و دیگران برگزار شد. این مقدمه‌ای بود که هیأت‌مدیره انجمن و کمیته نمایشگاه‌ها از فرهنگسرای نیاوران برای نمایش این مجموعه استفاده کردند.»

گالری شماره یک فرهنگسرای نیاوران مکان بزرگ و مناسبی برای برپایی این‌گونه نمایشگاه‌هاست. سالن نخست گالری میزبان آثار هنرمندان قدیمی است. روی دیوار مجاور در ورودی، درخت‌های «سهراب سپهری» در تابلوهایی کوچک نظرمان را به خود جلب می‌کند. به همراه آثاری از «پرویز کلانتری، مارکو گریگوریان، سیراک ملونیان و یعقوب امدادیان.» دیوار کناری پر از تابلو است. همین‌طور روبه‌رویی. سالن‌های دیگر، مخصوص آثار هنرمندان هم‌نسل‌مان در نظر گرفته شده‌اند. از پله‌ها که پایین بروید بهترین آثار این مجموعه را خواهید دید. روبه‌رویتان اثر سه لتی از زنده‌یاد «عباس کیارستمی» خودنمایی می‌کند. اثری عکاسی از او که روی بوم چاپ شده است. دیواری خاکستری که سایه درختان روی آن افتاده و فضایی باریک که از پس آن درخت اناری پیداست. نگاه ویژه و سرشار از شاعرانگی او، در این اثر نیز مانند دیگر آثارش موج می‌زند. اما کنار این تابلو، دو تابلو از زنده‌یاد «داوود امدادیان» چشم‌ها را به سمت خود می‌کشد. درخت‌های عظیم او با رنگ‌های تند و ضربه قلموهایی که این حجم‌های غول‌پیکر را وهم‌آلود کرده‌اند. در این سالن آثار دیگر هنرمندان نظیر «مرتضی اسدی، علی ذاکری، احمد وکیلی، یعقوب عمامه‌پیچ، محمدرضا فیروزه‌ای، رضوان صادق‌زاده، ساغر پزشکیان، ثمیلا امیرابراهیمی» و غیره به همراه یک اثر چیدمان از «احمد نادعلیان» قابل مشاهده است.
طبقه بالا نیز مجموعه‌ای از آثار «محمد خلیلی، رضا لواسانی، شنتیا ذاکرعاملی، مهرداد محب‌علی، حامد صحیحی، رضا درخشانی» و دیگر نقاشان ارایه شده است. پنجره بزرگ این سالن رو به فضای سبز فرهنگسرا و نور فراوانی که به محیط بزرگ آن‌جا هدیه می‌کند، دیدن نقاشی‌های روی دیوار را لذت‌بخش‌تر کرده است.
یک سالن کوچک در پایین‌ترین طبقه گالری هم وجود دارد که آثار «کوروش شیشه‌گران» و چند نفر دیگر را در خود جای داده است.
گفتنی است علاوه بر تابلوهای نقاشی آثاری از دو هنرمند عکاس ازجمله عباس کیارستمی که گفته شد، 9 اثر ویدیو و تعدادی طراحی به نمایش گذاشته شده است. این نمایشگاه تا 6 آبان در فرهنگسرای نیاوران برپا خواهد بود.

منظره‌نگاری یکی از ژانرهای مهم در نقاشی

رزیتا شرف‌جهان کیوریتور

این نمایشگاه توسط انجمن نقاشان که درواقع یکی از وظایفش برپایی این‌گونه رویدادها و یکی از کارگروه‌ها و کمیته‌هایش، کمیته نمایشگاه‌هاست، برگزار شده است. در 20سالی که انجمن سابقه کار و فعالیت دارد، هر ‌سال نمایشگاه‌هایی برپا شده و با چالش‌هایی در هر نمایشگاه مواجه بوده است. من به دلیل 9 سالی که مسئول کمیته نمایشگاه‌ها بودم از نزدیک با مشکلات موجود آشنا هستم. در این 20‌سال هم درواقع فضای خارج از انجمن یعنی فضای آزاد گالری‌ها و جریانایی که بیرون از انجمن اتفاق می‌افتند، تغییرات زیادی کرده است. ما شاهد افتتاح گالری‌های بیشتر بودیم. حتی به تازگی با ایجاد فاندیشن‌های هنری معیار‌ها متفاوت شده و با وجود فضاهای بزرگتر و شاید اجراهای حرفه‌ای‌تر، احساس می‌شد انجمن نقاشان از این جریان واقعی که در بیرون جاری است، عقب مانده است. برای مثال همه به این نتیجه رسیده‌اند که برای هر نمایشگاهی که به صورت گروهی برگزار می‌شود یا موضوعاتی که در چند گالری ممکن است نمایش داده شود، یک نفر مسئولیش را برعهده داشته باشد. درحال حاضر پیرامون مسائلی نظیر کیوریتور بحث می‌شود. این‌که کیوریتور خوب چه کسی است و ما چه چیز یا چه کسی را به اشتباه کیوریتور قلمداد می‌کنیم. یا این‌که نمایشگاه حتما باید متن و توضیحی داشته باشد یا بهتر است که حتما کتابچه و کاتالوگی در اختیار مخاطب قرار بگیرد یا نه و خیلی چیزهای دیگر.
درباره نمایشگاه‌های انجمن نقاشان ایران یک بحث مسأله رویکرد آن است. این‌که چقدر رویکرد پیشرو یا واپسگرا دارد. موضوعات نمایشگاه‌ها و کیفیت آثاری که نمایش داده می‌شود، بحث اجرایی و تکنیک که از هر حیث انجمن باید پیشگام باشد و نمونه مثبتی باشد برای کیوریتینگ، نمایش خوب و مسائل دیگر.
سوژه طبیعت یا منظره‌نگاری به‌هرحال یکی از ژانرهای اصلی در نقاشی است. حداقل در مفهوم کلاسیک، منظره‌نگاری یکی از شاخه‌های مهم است. در همین مورد با خانم دکتر «عشرت عرفانیان» تماس‌ها گرفته و گفت‌وگوهایی داشتم، آن هم به دلیل نمایشگاهی که خودشان در گالری «طراحان آزاد» داشتند و تزی که روی آن کار می‌کردند. با او برمبنای مسأله landscape و چیزی که امروز جایگزین landscape شده، گفت‌وگویی داشتیم و قرار بر این شد برمبنای همان تز و با موافقت خودشان کار را جلو ببریم. هدف این است که در صد ساله اخیر -که البته قدیمی‌ترین اثر مربوط به 70‌سال پیش است- چه تحولی در این ژانر به وجود آمده و الان ما با منظره به‌عنوان چیزی که در 70‌سال پیش مواجه بودیم و موضوع کار هنرمندان بوده است، مواجه نیستیم. دورنماهایی داریم همه دستکاری شده و تغییر شکل‌یافته که می‌توانیم بگوییم بیشتر محیط پیرامون ما هستند. برای خود من به‌عنوان کیوریتور این نمایشگاه این بخش مهم بود که نمونه‌هایی از آثار هنرمندان معاصر را نمایش دهیم که بازگو‌کننده شرایط فعلی زندگی ما هستند. ولی برای این‌که مقایسه تطبیقی انجام شود و کم و بیش مخاطب با این سیر تغییر و تحول آشنا شود و کمی در ذهنش مرور کند، نمونه‌هایی از هنر صد‌سال اخیر را هم گذاشتیم. هدف ما بیشتر روی آثار هنرمندان معاصر بوده که بیشترشان جوان هستند و بعضی‌های‌شان هم ممکن است مسن باشند.
این نمایشگاه از لحاظ کیفی در سطح بالایی برگزار شد. ما برای همه آثار قرارداد امضا کردیم؛ از یک تابلوی کوچک و اثری کلکسیونری که میلیون‌ها تومان قیمت دارد تا یک اثر ویدیو. سلامت و حمل‌ونقل آثار از طرف انجمن گارانتی و همه در دو نسخه توسط رئیس انجمن امضا شده، همچنین برای حمل‌ونقل آنها یک شرکت متخصص اسپانسر ما شده و در یک محیط مناسب نمایش داده شده‌اند. درواقع همه کارها با دقت تمام انجام
شده است.

نمایشگاهی با هدف حمایت از کودکان کم‌بضاعت

داریوش زاهدی، نقاش| گالری شماره2 فرهنگسرای نیاوران هم میزبان آثار نقاشی «داریوش زاهدی» بود. 50 اثر از این هنرمند با موضوع طبیعت و با تکنیک رنگ روغن با عنوان «هدیه مهر» و حمایت «بنیاد فرهنگی صبح قریب» از 14 تا 20 مهر روی دیوارهای این گالری در معرض دید علاقه‌مندان قرار داشت. این نمایشگاه با هدف حمایت از کودکان کم‌بضاعت ایرانی برپا شده بود و منافع حاصل از فروش تابلوها به این کار تخصیص یافته است.
«داریوش زاهدی» 52ساله که در رشته مهندسی پتروشیمی دانشگاه صنعتی اصفهان تحصیل کرده، هنرمندی ساکن تهران است که تنها فعالیت هنری زندگی خود را نقاشی با رنگ و روغن می‌داند. او نمایشگاه‌هایی در قبرس، سنگاپور، انگلیس و... برگزار کرده است. در این نمایشگاه تابلوهای «زاهدی» مناظری از طبیعت و آثار تاریخی ایران بودند که در سبک امپرسیونیسم اجرا شده‌ بود. جدا از سطح کیفی متوسط آثار، ارزشمندی این نمایشگاه به دلیل خیریه‌بودن آن است.

مکاشفات یک نقاش بر دیوارهای «ایرانشهر»

روز جمعه 14 مهر گالری «ایرانشهر» در خیابان ویلا، کوچه سپند افتتاحیه شلوغی را گذراند. هنرمندان و اساتید حوزه‌های مختلف هنری همراه با علاقه‌مندان هنرهای تجسمی برای دیدن نمایشگاه نقاشی‌های «نصرت‌الله مسلمیان» به این گالری آمده بودند. آنها می‌توانستند علاوه بر دیدن 13 تابلو‌ی او، در مراسم رونمایی از کتاب صد نسخه‌ای از آثارش نیز شرکت کنند.
«مسلمیان» به دلیل سابقه طولانی در این حوزه به اندازه کافی شناخته شده است اما خواندن داستان کوتاهی از زندگی او خالی از لطف نیست. مردی که 66 ساله است و در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران نقاشی خوانده است. چندین نمایشگاه گروهی و انفرادی از آثار او برگزار شده و تدریس نقاشی هم که همیشه در فهرست فعالیت‌هایش بوده است. لازم نیست بگوییم که مثل خیلی از نقاشان بزرگ امروز، او هم از کودکی شیفته نقاشی بوده است. هر کدام‌شان به طریقی دچار این حس جدایی‌ناپذیر شده‌اند. در کتابی که پیرامون گفت‌وگو با او در ‌سال1387 منتشر شده بود، خودش این‌طور گفته است: «یادم می‌آید كه پدر من برای گذاشتن لایه‌های درون كفش، روزنامه باطله می‌خرید. آنها را روی هم می‌گذاشت و با سیریشم می‌چسباند و به صورت مقوا درمی‌آورد. خیلی از آن نشریات و مجلات خارجی بودند و بعضی از آن‌ مجلات تصویری، دارای تصاویری زنده و گویا كه برای من جذابیت خاصی داشتند»[...] «نمی‌دانم به چه مناسبت و چه‌ كسی برای من یك جعبه رنگ خریده بود، ولی می‌دانم كه از گرفتنش خیلی خوشحال شدم. شكل آن جعبه و رنگ آجری‌ آن هنوز در خاطرم زنده است. با رنگ‌هایش برای خودم تصاویری خلق می‌كردم. هنوز وقتی یادش می‌افتم خیلی هیجان‌انگیز است.»
کودکی و نوجوانی‌اش توأم با کار گذشت و وقت کنکور که شد برخلاف میل خانواده نقاشی را انتخاب کرد و وارد دانشگاه تهران شد. ورودش به دانشگاه او را در یادگیری نقاشی به‌طور تخصصی و نسبتا حرفه‌ای جدی‌تر کرد. اما این اتفاق همزمان با تحولات و بحران‌های دهه 50 بود. او نقاشی و مطالعه می‌کرد. شاید همین مطالعات بود که او را بیشتر درگیر جامعه و عامه مردم کرده بود و همین موضوعات را در نقاشی‌هایش می‌آورد. «روزهای زیادی به جنوب‌شهر می‌رفتم و در بیغوله‌ها و قهوه‌خانه‌ها از كارگران و مردم محروم اجتماع طراحی می‌كردم.» پس از آن مفهوم مهاجرت نیز برای او موضوع کار شد. همین‌طور نقاشی را ادامه می‌داد. بعضی سال‌ها کمتر و گاهی بیشتر. چیزی که تقریبا در تمام آثار او پیداست و می‌توان گفت ویژگی آثار او است، توجهش به پیرامون، اجتماع و زندگی است. اتفاقات اجتماعی که در اطرافش رخ می‌داد همیشه در او تاثیر می‌گذاشته و ذهنش را مشغول می‌داشته اما طی این سال‌ها دست از تجربه‌کردن برنداشته است. در نقاشی‌هایش گاهی فضا برایش جذاب می‌شده، گاهی رنگ، گاهی آبستراکسیون و گاهی هم رجعت به گذشته و نگارگری ایرانی. تا امروز که در گالری «ایرانشهر» آخرین آثارش را به نمایش گذاشته، دوره‌های مختلفی را در این کار تجربه کرده است.
آثارش در این نمایشگاه مانند نقاشی‌های دیگری که از او دیده‌ایم، سرشار از دغدغه‌های اجتماعی و زیبایی‌شناسانه است. تابلوهایی با فرم‌های کولاژگونه که در آنها فیگور در کنار آبستره قرار گرفته ‌است. تصادف و اتفاق از ویژگی‌های اصلی آثار او است. نقاشی‌هایش انگار کاغذهایی پاره شده‌اند که از پس آنها تصاویری می‌بینیم. مثلا مردی نشسته روی صندلی و گلدانی روی میز کنارش گذاشته. شاید دارد به زنی فکر می‌کند که عکسش پشت همان کاغذ پاره است. او با توانایی تکنیکی بالا، شناخت رنگ، درک هوشمندانه‌اش از موقعیت زندگی انسان و استفاده از فرم‌های نمادین، نقاشی‌هایی را خلق کرده که برای فهمیدن‌شان نیاز به تفکر و تعمق است. فرم‌هایی که گاهی در تابلوهایش تکرار هم شده‌اند اما در هر تابلو می‌توان رابطه‌ای نو میان این عناصر برقرار کرد و روایتی نو ساخت. آنها را می‌توان با کمک ذهن دنبال کرد، کامل ساخت و در تفسیر روایت و موقعیت به ‌کار بست. در نقاشی‌هایش حتی شاعرانگی را می‌توان یافت، اما شعری که از دنیای فکری و ذهنی خاص هنرمند می‌آید و شاید با مفهوم عام شعر متفاوت باشد.
«هلیا دارابی» در استیتمنتی برای نمایشگاه او نوشته است: «نمایشگاه حاضر مجموعه آثار هنرمندی است که چه از بابت نقد سیاسی و بازتاب صریح بحران‌های اجتماعی و چه در عرصه پیچیدگی بیان تصویری و ابداعات ساختاری و فنی، جایگاهی ویژه در نقاشی معاصر ایران دارد. «نصرت‌الله مسلمیان» بیش از هر چیز به کشف و گسترش امکانات رسانه نقاشی اهتمام داشته و شکیبایی و تامل او در این راه، پیوستاری سخت منسجم را به نمایش می‌گذارد که در نقاشی معاصر ایران کم‌نظیر است و مشخصه‌های آن بدنه کاری مسلمیان را از باقی تجارب نقاشی معاصر ایران متمایز می‌کند.
ویژگی این پیوستار انبساط و تعلیق عناصر بصری، چندپارگی فضا و متن متناقض نماست؛ چنان که تمهید خاص او در سازماندهی فضایی- زمانی پهنه تصویر، مستلزم زیست همزمان بیان‌های مختلف در یک تصویر واحد است. نقاشی «مسلمیان» مشخص است به قطعات یا اجزای سازنده‌ای که کلاژگونه در کنار هم قرار گرفته‌اند. اینها منطقه‌های متعددی هستند که جهان نقاشی مسلمیان را می‌سازند، طیفی غنی از تجارب بصری را فراهم می‌آورند و حواس و اندیشه را همزمان درگیر می‌کنند.
این‌جا نقاشی بیش از پیش توجه ما را به امر دیداری جلب می‌کند: مجالی برای آموختن دیدن. تمرینی برای نگاه.»
نمایشگاه نقاشی‌های «نصرت‌الله مسلمیان»
از 14 مهر شروع شده و تا 2 آبان برقرار خواهد بود.


تعداد بازدید :  470