محمدمهدی اقبالی | مهدیه مرشدیان یزدی فرزند آخر و هشتم خانواده است، 31 سال دارد و سه سال است که همکاری خود را با هلالاحمر جمعیت هلالاحمر آغاز کرده است. ورزشکار داوطلب عنوانی است که به این بانوی امدادگر داده شده است. در ادامه گفتوگوی «شهروند» را با این امدادگر جوان میخوانیم.
نحوه ورودتان به جمعیت هلالاحمر چگونه بوده است؟
من از طریق یکی از دوستانم با هلالاحمر آشنا شدم. ایشان مرا به هلالاحمر بردند، با این نهاد آشنا و به سازمان معرفی كردند. در ابتدا با مسئولیت کلاسهای ورزشی کار خود را با هلالاحمر شروع کردم و بعد وارد حیطه ورزشی شدم و همچنین در قسمت امدادگری نیز شروع به فعالیت کردم؛ در حال حاضر دبیر کانون ورزشی و امدادگر هستم.
خانواده چگونه با حضورتان در هلالاحمر کنار میآیند؟
آنها از این همکاری کاملا راضی هستند و از این نظر هیچ مشکلی ندارم؛ حتی میتوانم بگویم از حضور من بسیار استقبال کردند و هیچگونه مشکلی دراین زمینه نداشتند.
هلالاحمر از دیدگاه شما کجاست؟
هلالاحمر سازمانی است که درهايش برای پیشرفت گشوده است و فرصتهای زیادی برای تجربه وجود دارد؛ تجربه موقعیتهایی که امکان آن در شرایط عادی وجود ندارد یا خیلی کم اتفاق میافتد که شرایط برای چنین تجربههایی آماده شود. حضور در حیطه امداد، نجات، کوهستان یا هر مسأله دیگری از طریق هلالاحمر امکانپذیر است؛ ضمن اینکه فضای حاکم بر هلالاحمر فضایی همراه با همکاری و صمیمیت و پر از همدلی است.
تعریف امدادگری از نظر شما؟
امدادگری را دوست دارم؛ امدادگر کسی است که بدون هیچ چشمداشت یا توقعی بتواند به افراد دیگر کمک کند و من کمککردن به دیگران را بسیار دوست دارم.
فعالیتهای خواهران در عرصه امدادونجات را چگونه ارزیابی میکنید؟
همبستگی و همدلی در این زمینه خوب است؛ ولی به نظر من هنوز جا دارد که بیشتر شود و نیاز است که در این زمینه بیشتر کار شود. من به عنوان یک عضو امدادگر در هلالاحمر دوست دارم در آن بیشتر حضور فعال داشته باشم و دیگران را نیز با تلاش و همکاری بیشتر در این حیطه ببینم.
کمی در مورد فعالیتهایی که در هلالاحمر داشتید، برای ما بگویید؟
با شرکت در مسابقات رفاقت مهر به عنوان داور آمادگی جسمانی امدادگران حاضر شدم؛ در برنامههای غبارروبی مساجد و در مراسم و فعالیتهای دیگري که در حال حاضر حضور ذهن ندارم، شرکت کردم.
انتظار شما از مسئولان هلالاحمر چیست؟
دوست دارم مسئولان به درخواستهای امدادگران بیشتر توجه کنند. امدادگران افراد از خودگذشتهای هستند که نه برای رفاه یا برآوردن نیازهای شخصی خود بلکه به دلیل در نظر گرفتن شرایط بهتر برای دیگران تلاش میکنند تا درخواستهای سنجیده و معقولی را مطرح کنند. دوست دارم مسئولان هم سنجیده و منطقی به این درخواستها رسیدگیکنند و سریع به این دلیل که بودجه ندارند با این مسائل برخورد نکنند.
بهترین خاطرهتان از هلالاحمر را بیان کنید؟
شرکت در مسابقات اسکان اضطراری یکی از خاطرات خوب من از این نهاد بوده است؛ ولی به طور کلی همه لحظاتی که در هلالاحمر حاضر بودهام پر از خاطرات زیبا و دلنشین برای من بوده است و من همه دقایق حضورم را پر از حس خوب میدانم و تمام برنامهها شیرین و جالب بودند؛ حالا هر چه فکر میکنم خاطره تلخی از هلالاحمر برای من وجود ندارد. همچنین از اوایل حضورم در هلالاحمر و انجام کارها ورزشی در آن زمان خاطرات خوبی دارم.
زمانی که لباس امداد را میپوشید، چه احساسی پیدا میکنید؟
برای من پوشیدن لباس امداد با یک احساس وقار و سرزندگی، احساس مفیدبودن و ارزشمندی همراه میشود؛ از اینکه میتوانم به کسی کمک کنم، احساس شعف و غرور میکنم.
در طول این سالها اتفاقی رخ داده که از بودن در هلالاحمر دلگیر شوید و بخواهید قطع ارتباط کنید؟
شاید زمانهایی بوده که به دلیل برخورد بعضی از مسئولان با پیشنهادات خود ناراحت شدم ولی به دلیل عشقی که در خدمت به مردم از طریق هلالاحمر به دست آوردهام، نتوانستهام از این نهاد دور باشم و همکاریام را با این نهاد قطع کنم و مشکلات را به دست خدا سپردم و برای حل آن صبر پیشه کردم و دیدهام که با صبر من این مشکلات نیز با مرور زمان حل شدهاند.
وضعیت امداد را در استان چگونه میبینید؟
به نظر من این نهاد بسیار فعال و خوب عمل میکند و هر جا موقعیتی بوده که به کمک افراد هلالاحمر نیاز بوده است با جان و دل کار کردهاند و حضور همیشگی آنها در صحنههای سخت کاملا مشهود بوده است.
چه دورههایی را برای آموزش بیشتر پیشنهاد میکنید؟
من بهشخصه دوست دارم دورههای آوار در کوهستان و سیلاب را هم بگذرانم و اگر این دورهها اضافه شوند، کار هلالاحمر نیز تکمیلتر خواهد شد؛ البته ممکن است این کلاسها را هم برگزار کرده باشند اما من خبردار نشده باشم. در ضمن انتظار دارم کلاسهای بازآموزی به صورت فعالتر و بیشتر برگزار شود؛ چرا که افراد حاضر در هلالاحمر نیاز دارند مدام اطلاعاتشان بهروز باشد و یادآوری شود.
از نظر شما یک امدادگر چه مشخصاتی دارد؟
باید با علاقه وارد شود و نباید هیچ نوع توقعی و یا چشمداشتی به نتیجه کار خود داشته باشد یک امدادگر باید با نیت خیر وارد شود و دنبال هیچ امتیازی از حضور خود در هلالاحمر نباشد.
از یک امدادگر چگونه میشود تقدیر کرد؟
در برنامههای هلال یک تقدیر کوچک در حد نامبردن کافی است؛ افراد حاضر در این سازمان انگیزه مادی ندارند اما یک تشکر در حد نامبردن میتواند خستگی زحمات را از تن این افراد بیرون كند.
خانواده شما تا چه حدی با جمعیت پیوند خوردهاند؟
با حضور من خواهرزادهها و برادرزادههای من نیز وارد شدهاند و حتی آنها از ما دعوت کردهاند که به مدارس آنها برویم و فعالیتهای هلالاحمر را برای دانشآموزان مدارس آنها توضیح دهیم.
یک آرزو؟
دوست دارم بیشتر در فعالیتها سازمان حضور داشته و همیشه پیشگام در فعالیتهای سازمان باشم و همیشه از گروه اولینها در خدمترسانی باشم.
در پایان اگر نکتهاي باقی است، بفرمایيد؟
من هلالاحمر را عاشقانه دوست دارم و از مسئولان و اعضای آن تشکر میکنم وآرزوی سلامتی برای آنها دارم و اینکه هلالاحمر به من آموخت با عشق و جان به مردم خدمت کنم و منتظر نباشم تا آنها از من کمک بخواهند بلکه در خدمت باید همیشه پیشقدم بود.