ای امیرِ نفت/در گل و لای هوسهایت/غلت خور، مانند تِی بر روی کاشیها/غلت خور در دود گمراهی/.../دفن کردی انتقامت را/مفت دادی قدس را آنگاه/مفتتر دادی خدا را هم/مفتتر خاکستر اموات خود را نیز/پاک یادت رفته که در جنگ اسراییل/چه جنینهایی به خاک افتاد/پاک یادت رفته منزلها/ریخت بر سرها/پاک یادت رفته قرآنها/توی آتش سوخت/پاک یادت رفته که آنها/پرچم خود را/جای پرچمهای پاره پار میهن علم کردند/پاک یادت رفته در حیفا و در یافا و بئرالسبع/هر درختی شد صلیب مردمانی که/پاک یادت رفته هم نسلِ شما بودند/قدس، اکنون غرق در خون است/تو ولیکن غرق در شهوت/آنچنان آرام در خوابی که نه انگار/این مصیبت به تو ربطی داشت/کی تو میفهمی؟/کی درون ذات تو انسان/میشود بیدار؟ [نزار قبانی - شاعر سوری]