شهروند|دو مرد جوان که در پروندههای جداگانه دست به قتل زده بودند، پس از گذشت 9سال از دادگاه درخواست تعیین تکلیف کردند. در این دو پرونده یک مرد جوان به هواخواهی از پدرش دست به جنایت زد و مرد دیگری هم پدر خود را در یک درگیری کشت.
نخستین پرونده مربوط به پسر 31 سالهای است که یازدهم تیرماه سال 87 مردی را با اسلحه شکاری در کرج به قتل رساند. این پسر پس از اختلاف مالی پدرش با مرد 36 سالهای به نام جعفر دست به این قتل زد و ساعتی بعد بازداشت شد. امین پس از دستگیری و انجام مراحل قانونی، به قصاص محکوم شد و حکم صادره در دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد. پسر جوان پای چوبه دار رفت اما اولیای دم در روز اجرای حکم، حاضر نشدند، برای همین حکم اعدام اجرا نشد و پسر جوان به زندان برگشت. وی طی مذاکره با اولیای دم رضایت دو دختر دوقلوی قربانی را جلب کرد، اما پدر مقتول حاضر به گذشت نشد. به همین دلیل متهم 9سال در زندان بلاتکلیف ماند تا اینکه براساس ماده 429 قانون مجازات اسلامی جدید، به دادگاه نامه نوشت و درخواست کرد تا تکلیف وی روشن شود. به همین دلیل پسر جوان صبح دیروز در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ر یاست قاضی محمدی کشکولی محاکمه شد.
در این جلسه متهم درباره این جنایت به هیأت قضائی گفت: «مقتول با پدرم اختلاف پیدا کرده بود. پدرم ملکی را به او فروخته بود، اما او 70میلیون تومان باقی پول ملک را به پدرم نمیداد. به همین دلیل با او درگیر شدم. چند باری به او تذکر داده بودم که پول پدرم را پس بدهد، اما او اهمیت نمیداد و به پدرم گفته بود پول را پس نخواهد داد. به همین دلیل عصبانی شدم و با اسلحه شکاری پدرم به سراغش رفتم و پس از درگیری یک تیر به سمت او شلیک کردم. حالا هم 9سال است که در زندان بلاتکلیف ماندهام. هر شب کابوس اعدام میبینم. خیلی پشیمانم و از دادگاه میخواهم در مجازاتم تخفیف قایل شود تا بتوانم پس از آزادی از زندان رضایت اولیای دم را جلب کنم.»
قتل پدر با ضربههای چاقو
دومین محکوم به اعدام هم فرهاد 33ساله است که چهارم اسفند ماه سال 87 زمانی که 22سال داشت، پدرش را با ضربههای چاقو به قتل رساند. او پس از دستگیری و اعتراف به این جنایت توانست رضایت خواهر و برادرانش را جلب کند، اما مادربزرگش رضایت نداد؛ با این حال پیگیر پرونده هم نشد، به همین دلیل فرهاد 9سال در زندان بلاتکلیف ماند تا اینکه او نیز از دادگاه تقاضای تعیین تکلیف کرد و صبح دیروز محاکمه شد. او به قضات دادگاه گفت: «من آن زمان اعتیاد داشتم. اصلا اوضاع و احوالم خوب نبود و به خاطر اعتیادم متوجه رفتارهایم نبودم. روز حادثه پدرم با مادرم درگیر شد و او را کتک زد. من هم با دیدن این صحنه بشدت عصبانی شدم و کنترل رفتارم را از دست دادم. برای همین با چاقو به پدرم حمله کردم، اما در این 9سال متوجه اشتباهم شدم و به اندازه کافی تنبیه شدهام. من پشیمانم و میخواهم اگر آزاد شدم به شمال یا جنوب کشور بروم و زندگی تازهای را شروع کنم. من توبه کردهام و میخواهم زندگی جدیدی را آغاز کنم. برای همین از قضات دادگاه میخواهم برایم تخفیف قایل شوند.»
در پایان این جلسه هیأت قضائی وارد شور شد تا رأی نهایی را صادر کند. قضات دادگاه طبق ماده 429 میتوانند با اخذ وثیقه مناسب و تأیید رئیس قوه قضائیه و رئیسکل دادگستری استان تا تعیین تکلیف از سوی اولیای دم، مجرم را از زندان آزاد کنند.